سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه حضور
با سلام ... به وب سایت نشریه حضور خوش آمدید ... تلفن تماس 09198269507

 
تاریخ : جمعه 93/6/14

این یادداشت تذکراتی است که اگر گوش داده شود مفید است. از خودم هم نیست یا از قرآن است یا از روایات است یا از فتوای مراجع است.
یکی اینکه بانیان عزاداری اگر نذر روز خاص دارند، کاری نمی‌شود کرد. یعنی شکر روز تاسوعا را نمی‌شود عاشورا شربت داد. تاسوعا برای تاسوعا است، عاشورا برای عاشورا. اگر نذر کردید کاری نمی‌شود کرد. اما اگر نذر نکردید، همینطور می‌خواهید خرج بدهید این خرج‌ها را تقسیم کنید. یک مدیریت بکنید. مسأله‌ی مدیریت را قدیم فکر می‌کردیم برای استاندارها و فرماندارها است. اخیراً متوجه شدیم که حتی کوچک‌ترین چیز مدیریت می‌خواهد.

مثلاً این خلبان‌ها، هواپیماهای مسافربری دو تا خلبان دارد. شکمشان مدیریت دارد. یعنی اگر این کتلت می‌خورد و گوشت می‌خورد باید او نان و پنیر بخورد. چون اگر هردو کتلت بخورند، دو تا خلبان، یک وقت گوشت مسموم باشد، حال هردو خلبان به هم می‌خورد، هواپیما پایین می‌افتد. یعنی شکم هم مدیریت می‌خواهد.

چه غذایی، چه ساعتی، چه … تمام بیماری‌ها نمی‌گویم. بخشی از بیماری‌ها به خاطر این است که ما در غذا خوردن مدیریت نداریم. عرض کنم به حضور جنابعالی که صبح بلند می‌شود می‌گوید: به نظرم سردی‌ام کرده. چای دارچین می‌خورد. بعد می‌گوید: گرمم شد، خیار می‌خورد. دومرتبه می‌گوید: سردم شد، زنجبیل می‌خورد. باز می‌گوید: گرمم شد، کاهو می‌خورد. باز می‌گوید: گرمم شد هندوانه می‌خورد. هی سردش شد، گرمش شد، اگر هیچ چیزی نخورد، خوب می‌شود.


1- مدیریت در مراسم عزاداری

مسائل عزاداری هم مدیریت می‌خواهد. یک مرتبه همه می‌خواهند یک ساعت خاصی بیرون بروند. مگر امام حسین ساعت هشت است؟ چه فرقی می‌کند هشت در خیابان بروی، یا نه؟ نه بروی یا ده؟ نه پدران ما ساعت یازده بیرون می‌رفتند. آقا پدران شما اشتباه می‌کردند. بی‌وقت در خیابان طبل می‌زدند مردم اذیت می‌شدند.

امام صادق به یک نفر گفت: چرا خانه‌ات اینطور است؟ خانه‌ات خیلی تنگ است. تو که وضع مالی‌ات خوب است، یک خانه‌ی بزرگ تهیه کن. گفت: مرحوم پدرم و جدم در این خانه بوده‌اند. گفت: اگر پدر و جد تو کار خلاف کرد، تو هم باید کار خلاف بکنی؟ پدر و جدت نداشتند. تو که وضعت خوب است چرا؟

بنابراین در اینکه کی بازار برویم، کی در خیابان برویم. چه طبلی؟ مثلاً گاهی نگاه می‌کنی جمعیت خیلی نیست اما اینقدر طبل است که شهر را تکان می‌دهد. من نمی‌گویم طبل نباشد، می‌گویم باید تناسبی باشد. ساعت طبل زدن، تعداد طبل ها با مقدار جمعیت، همینطور چند تا طبل برمی‌دارند می‌زنند و نه شعری، نه مرثیه‌ای، نه سخنرانی‌ای، نه گریه‌ای، نه آدمی، همینطور فقط هی طبل می‌زنند. اینها کارهایی است که امام حسین دوست ندارد. مردم آزاری است.

من از بیان امام شنیدم فرمود: قرآن خواندن هم اگر مردم آزاری باشد، گناه است. قرآن خواندن تا چه برسد به طبل! نذرهای شما اگر نذرهای خاصی نیست، تقسیم کنید. حالا دهه‌ی دوم شما، روز بعد از عاشورا غذا بدهید. اینقدر غذا نفله می‌شود، چون همه نذر کردند روز عاشورا بدهند. شما مگر نمی‌خواهی به امام حسین هدیه کنی، بگو: حسین جان من سه روز بعد از شهادت پلو می‌دهم. آبگوشت می‌دهم. ثوابش برای تو. امام حسین هروقت به ایشان هدیه کنی می‌پذیرد. چه عاشورا، چه غیر عاشورا.

البته باید عاشورا حماسه‌اش سر جایش باشد. روز عاشورا فرق می‌کند. اما نه به مقداری که غذاها نفله شود. ما داشتیم بعضی از مراجع، آیت‌الله العظمی مکارم می‌فرمود: حاجی‌هایی که روز عید قربان مکه گوسفند می‌کشند، اگر گوشتش حرام می‌شود، به ایران تلفن کنند، کسی برایشان بکشد. البته حالا امسال گفتند، گوسفندها را پاکستان فرستادند. به هر حال اسراف حرام قطعی است. اگر کسی روز خاصی را نذر نکرده تقسیم کند. این یک مورد.

مجالس هم همینطور است. یکی دهه‌ی اول، یکی دهه‌ی دوم، یکی دهه‌ی سوم، به هر حال یک طوری نباشد یک شب همینطور قدم به قدم تکیه، بعد از یک هفته هیچی، مثل سیل یکبار می‌آید و می‌ایستد. این باران نم نم اثرش بیشتر است.


2- زنده نگهداشتن فرهنگ اهل بیت(علیهم‌السلام)

در مجالس چند تا اصل مراعات شود:
1- حدیث داریم مجالس عزاداری «أَحْیَا أَمْرَنَا» (بحارالانوار/ج1/ص200) یعنی امور ما اهل بیت باید زنده باشد. این آقا که بالای منبر رفت، این شعار را که خواند چه چیزی زنده شد؟ آیه‌ای تفسیر شد؟ تاریخ کربلا مطرح شد؟ موعظه‌ای شد؟ چه مطرح شد؟ این شاعر این شعری که خواند مردم چقدر رشد کردند؟ بعضی شعرها در شأن اهل بیت نیست. دورت بگردم. خوب مادر هم به بچه‌اش می‌گوید: دورت بگردم. چشمات کمونه، ابروت کمونه، قدت قشنگه، خوب مثلاً ابالفضل این است؟! شعری که خوانده می‌شود باید در آن رشد باشد. منبری باید حرف‌هایش رشد داشته باشد. «أَحْیَا أَمْرَنَا» یک وقت کسی نگوید قرائتی چه می‌گوید؟ بگذارید بنویسم. تذکراتی به عزاداری؛ موضوع ما عزاداری.

زنده شدن امور اهل بیت. باید کاری کنیم که اهل بیت زنده شوند. حرفشان، فکرشان، فرهنگشان.

معرفت و بصیرت. آدم در جلسه که می‌آید اگر با سیزده آمد، وقتی از حسینیه برمی‌گردد باید نمره‌اش 14 باشد، پانزده باشد. یک قدم… بگوید: یک چیزی فهمیدیم که تا حالا نشنیده بودیم. نه عزاداری، مسجد. حدیث داریم هرکس مسجد می‌رود باید هشت تا چیز گیرش بیاید. یکی از این هشت تا این است.

«وَ عِلْماً مُسْتَطْرَفا» (بحارالانوار/ج75/ص108) «مستطرف» یعنی تازه، هرکس مسجد می‌رود باید حرف تازه یاد بگیرد، یعنی چه؟ یعنی باید پیشنماز هرروز مطالعه کند. شما اگر پای تلویزیون دیدی از من استفاده نمی‌کنی خاموش می‌کنی، یک کانال دیگر می‌روی. «وَ عِلْماً مُسْتَطْرَفا» علم تازه، معرفت تازه. باید معرفت و بصیرت باشد.

باید عشق آفرین باشد. عشق آفرین، یعنی باید مطالبی که گفته می‌شود، عشق مردم را به امام حسین بیشتر کند.

تعلیم احکام؛ اینها باید یک تابلو شود در همه هیئت‌ها بزنند. یعنی باید هر منبری یک فقه هم بگوید. چون خیلی وقت‌ها کارهای ما اشکال دارد. بگذار من یک چیزی بگویم.


3- رعایت مسایل شرعی در عزاداری

امام حسین وقتی کربلا آمد، زمین کربلا را خرید. چرا؟ به خاطر مسأله‌ی فقهی. فرمود: زمین مردم است. من در زمین مردم می‌خواهم شهید نشوم. خون من در زمین غصبی ریخته نشود. زوارها که زیارت من می‌آیند، پا در زمین مردم نگذارند. ببین امام حسین زمین کربلا را خرید که مسائل فقهی مراعات شود.

در کوفه و شام به زینب کبری صدقه دادند. فرمود: صدقه به سید حرام است. یعنی چه؟ یعنی در اوج کارها باید مواظب مسائل شرعی بود. صدقه حرام است. می‌شود به دیوار مسجد میخ کوبید؟ باسمه تعالی نه! حرام است. می‌خواهیم سیاه پوش کنیم، نکن. سیاه پوش مستحب است. خراب کردن دیوار مسجد حرام است.

خدا دکتر بهشتی را رحمت کند. من خدمت این شهید مظلوم بودم. از چند تا کشور آمده بودند با ایشان صحبت می‌کردند. همینطور این از او کشور، این از او کشور، از کشورهای مختلف صحبت می‌کردند، یک مرتبه گفت: آقایان الآن وقت نماز است. با اجازه! الله اکبر! نماز اول وقت.

با کفش در مسجد می‌آییم. می‌خواهیم سینه بزنیم. این کار را نکنید. من می‌خواهم گوسفند بکشم، شتر بکشم در خیابان. آقا شتر بکش. خدا اجرت بدهد. اما چرا وسط خیابان؟ این شتر رم می‌کند. گاو و گوساله رم می‌کند. خونش می‌ریزد. اگر بارندگی شود، این آب با خون قاطی می‌شود. کفش مردم نجس می‌شود. در مسجد می‌روند، در حسینیه می‌روند، در خانه‌هایشان می‌روند، آقا کشتن شتر کار خوبی است. اما وسط خیابان کار خوبی نیست. هرچیزی در جایی. شما اگر چای را در آفتابه بکنی، هیچکس نمی‌خورد. هم شربت خوب است، هم لیوان خوب است. یعنی باید کارهای ما در ظرف خودش باشد. شتر کشتن، گوسفند کشتن کار خوبی است. وسط راه کشتن کار خوبی نیست. یک جای دیگر بکشید وسط راه نباشد. تعلیم احکام.

پاسخ به شبهات، یک سری شبهه پیش می‌آید. شبهه می‌کنند و این شبهه‌ها را باید جواب داد. این شبهه را هم باید جواب داد.


4- جایگاه عزاداری در قرآن کریم

الآن این وهابی‌ها راجع به عزاداری می‌گویند: عزاداری کجای قرآن نوشته است؟ این وهابی‌ها باید قرآن را بلد باشند. مسلمان که هستند.

قرآن در سوره‌ی «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ» (تکویر/1) آنگاه که خورشید نورش گرفته شد. «وَ إِذَا النُّجُومُ انکَدَرَتْ» (تکویر/2) نور ستاره‌ها گرفته شد. خورشید در هم پیچیده شد. چه شد، چه شد، چه شد، چه شد، چه شد، چه شد. در آن روز می‌پرسند این دختر زنده را چرا در گور کردی؟ مسلمان‌ها که دختر در گور نمی‌کردند. مشرکین دختر زنده را در گور می‌کردند. دختر را ننگ می‌دانستند. قرآن برای دختر مشرک هم روضه خوانده است. گفته: «بِأَىّ‏ِ ذَنبٍ قُتِلَتْ» (تکویر/9) به چه گناهی این را کشتید؟ ببینید دختر مسلمان نیست. پدرش مشرک است. دختر هم مشرک است. اما چون مظلوم است، خدا برای مظلوم آیه آورده است. «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ، وَ إِذَا النُّجُومُ انکَدَرَتْ، وَ إِذَا الجِْبَالُ سُیرَِّتْ، وَ إِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ، وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ، وَ إِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ، وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ» (تکویر/1تا7) با این ریتم خاص در همه‌ی سوره‌ها هم این ریتم هست. می‌گوید: این دختر چه گناهی کرده بود؟ چرا زنده کشتید؟

ما اگر کسی مظلوم بود باید کمکش کنیم. گول خورده‌هایی که گفتند: نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران! اینها با قرآن آشنا نبودند. غزه و لبنان که مسلمان هستند. ما می‌گوییم: حتی اگر آن طرف کره‌ی زمین به یک دختر کافری ظلم شد، ما باید از این طرف دنیا به نفع او شعار بدهیم. به چه دلیل؟ به دلیل «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ» خداوند برای دخترانی که در جاهلیت زنده در گور می‌رفتند روضه خوانده است.

«قُتِلَ أَصحَْابُ الْأُخْدُودِ» (بروج/4) «اخدود» خَد یعنی گودی. یک گودی درست کردند، مؤمنین را در گودی ریختند و سوزاندند. و نشستند لب گودی و تماشا کردند. مؤمنین سوختند و اینها تماشا کردند. قرآن می‌گوید: مرگ بر شما که مؤمنین را زنده زنده سوزاندید.


5- سوگواری و عزاداری، نشانه عاطفه انسانی

در سوره‌ی بروج خداوند برای مؤمنینی که به ناحق از بین رفتند خدا روضه خوانده است. این وهابی‌ها به ما می‌گویند: چرا عزاداری می‌کنید؟ خودشان پدرشان که می‌میرد می‌برند زیر خاک می‌کنند. من نمی‌دانم مثلاً فرض کنید که شما چطور یک مرغ مرده را زیر خاک می‌کنید و هیچ گریه نمی‌کنید. این مادرش و پدرش مرده زیر خاک می‌کند، هیچی همینطور نگاه می‌کند. اصلاً گریه علامت این است که من عاطفه دارم. ببین ما دو تا چیز داریم، دو تا چراغ دارد. عقل و عاطفه! چراغ عقل بیان است.

تا مرد سخن نگفته باشد *** عیب و هنرش نهفته باشد

یعنی آدم حرف که می‌زند می‌فهمد که طرف چقدر عاقل است. بیان چراغ عقل است. اشک چراغ عاطفه است. ما نمی‌دانیم فلانی عاطفه دارد یا ندارد. اگر دیدیم گریه می‌کند، پیداست عاطفه دارد. اگر دیدیم همینطور نگاه می‌کند، مشکل عاطفه دارد. عاطفه‌اش مشکل دارد. گریه فطری است. گریه عقلی است. چقدر در قرآن آیه برای گریه داریم. چقدر روایات برای گریه داریم.

می‌گویند: چرا شما از دهه‌ی محرم عزاداری می‌کنید؟ فقط روز عاشورا! الله اکبر… بله آدم یک غریبه که مرد یک دقیقه به احترامش صبر می‌کند، اما اگر مادرش مرد، مغازه را می‌بندد. دو روز، سه روز مرخصی می‌گیرد. اگر خانمش، بچه‌هایش، همسرش اگر همه با هم از دنیا رفتند، ممکن است ده روز، بیست روز دیگر سر کار نیاید. امام حسین و اهل بیتش بود. باید پاسخ به سؤالات گفته شود. یعنی باید عزاداری ما، در هر عزاداری یک شبهه‌ای جواب داده شود.

انتقال فرهنگ کربلا به نسل نو؛ عزاداران ما پست را به بچه‌هایشان بدهند. مداح به بچه‌اش بگوید: تو بیا بخوان. رئیس هیئت به بچه‌اش بگوید: تو بیا رئیس هیئت شو. به چه دلیل این حرف را می‌زنیم؟ به دلیل حدیث. حدیث داریم وقتی می‌خواهی به فقیر پول بدهی، خودت نده. به بچه‌ات بده بگو: تو به فقیر بده. یعنی چه؟ یعنی کمک به فقرا را به نسل بعد هم منتقل کن.

می‌خواهی افطاری بدهی. بگو: آقاجان من امسال می‌خواهم به بیست نفر افطاری بدهم. تو دانشجو هستی. تو دبیرستانی هستی. تو راهنمایی هستی. من این چیزها را می خرم تو به همشاگردی‌هایت بگو بیایند. که این دختر شما، پسر شما سفره بیاندازد، افطاری دادن را یاد بگیرد. ما داشتیم بعضی از تجاری را که سهم امام که به آیت‌الله العظمی، مرجعش می‌داد بچه‌هایش را می‌آورد، می‌گفت: بچه‌ها ببینید، این آیت‌الله العظمی مرجع تقلید من است. من سهم امامم را دو دستی تقدیم می‌کنم. بعد از مرگ من شما باید سهم امامتان را به مرجعتان بدهید. یعنی این سهم امام دادن، خمس دادن، انفاق، افطاری، عزاداری، این فرهنگ را به یک نسل نو هم منتقل کنیم.


6- بهره‌گیری از فرصت‌ها و دوری از فرصت سوزی

از زمان بهتر استفاده کنیم. لفتش ندهیم. به نظر من بهترین عزاداری، عزاداری مقام معظم رهبری است. نماز جماعت، یک ربع تا بیست دقیقه. مداح یک ربع. سخنران نیم ساعت. دو مرتبه عزاداری و سینه زدن یک ربع، بیست دقیقه. بعد هم بیست دقیقه هم شام می‌دهند. یعنی همه‌ی اینها یک ساعت و نیم که آدم آنجا آمد هم نماز جماعت می‌خواند. هم سینه زده است. هم مداحی گوش داده است. هم این واعظ یک چیزی گفته یاد گرفته است، هم شام خورده است. ما از غروب چراغ را روشن می‌کنیم تا یک بعد از نصف شب. محتوایش چیست؟ یک نوار کاست، یک روضه‌ی پلاستیکی. روضه‌ی پلاستیکی که ثواب ندارد. اگر شهرداری همه‌ی کامپیوترها را طوری طراحی کند، که یک مرتبه ظهر که می‌شود همه آجرهای تهران اذان بگویند، ثواب ندارد. آنکه از حلقومت اذان می‌گویی ثواب دارد. اذان پلاستیکی ثواب ندارد. وگرنه ما سی، چهل هزار تا تاکسی داریم، ظهر همه رادیوشان را روشن کنند، شیشه تاکسی را هم پایین بکشند. بله تهران روی هوا می‌رود. موج خوبی هست. کار خوبی هم هست. اما ثواب برای این است که خود انسان الله اکبر بگوید. از زمان بهتر استفاده کنیم.

سهم قرآن در کنار اهل بیت فراموش نشود. از همه‌ی منبری‌ها بخواهید که آقا شما در این بیست دقیقه که منبر هستید، 5 دقیقه‌اش را یک آیه‌ی قرآن برای ما تفسیر کن. 5 دقیقه‌اش را یک حدیث بگو. 5 دقیقه‌اش را تاریخ کربلا بگو. 5 دقیقه‌اش را هم روضه بخوان. شما اگر دکان سبزی فروشی رفتی، همه‌ی پولت را ریحان گرفتی. همه‌ی پولت را تره گرفتی. همه‌ی پولت را ترب گرفتی. تنوع، ما همه چیزی نیاز داریم. آدم هرچه پول دارد لحاف کرسی بخرد. هرچه پول دارد مس بخرد. هرچه پول دارد طلا بخرد. خوب این مدیریت نیست. باید یک طوری باشد برنامه‌ها جامع باشد، که انسان با کلام خدا آشنا شود. با کلام پیغمبر و اهل بیت آشنا شود. با تاریخ کربلا آشنا شود. اینها باید برنامه‌ریزی شود. البته بعضی جاها هست، الحمدلله! خیلی جاها هستند که دقت می‌کنند. سهم قرآن فراموش نشود.

از متن مقتل خوانده شود. این دیگر برای روحانیون است. مقام معظم رهبری در ایام عاشورا یک روز نماز جمعه آمدند. مقتل را باز کردند از روی مقتل می‌خواندند و توضیح می‌دادند چه اشکالی دارد؟ حدیث هم از رویش بخوانید. خدا آیت الله العظمی گلپایگانی را رحمت کند. ایشان وقتی منبر می‌رفت، سالی چند منبر برای مردم می‌رفت. کتابش را می‌برد باز می‌کرد، از رویش می‌خواند و تفسیر می‌کرد. آدم شعر را از رویش بخواند، چه اشکالی دارد؟ شعر و حدیث را از رو خواندن عیبی ندارد. حالا مثلاً من در تلویزیون کاغذ دستم است، به نظر شما من آدم معیوبی هستم؟ چه عیبی دارد از رویش بخواند؟ مقتل را از رویش بخوانیم که معتبر باشد، سند داشته باشد.


7- توجه به نماز اول وقت در مراسم عزاداری

از امام حسین(ع) به نفع نماز استفاده کنیم. این هم یک مسأله‌ی مهمی است. و چند تا چیز برای شما بگویم. شاید نشنیده باشید. امام حسین(ع) از مکه که می‌خواست حرکت کند کوفه بیاید، به یک نفر گفت: تو رسماً مؤذن هستی! یعنی همان کاروان خودش و خواهرش را، یعنی کاروان امام حسین از مکه مؤذن داشتند. این یک مورد.

ابو ثمامه که ظهر عاشورا به امام حسین گفت: آقا ظهر شده! امام حسین دعایش کرد.

عصر تاسوعا که به خیمه‌ها حمله کردند، امام حسین فرمود: جنگ را فردا بیاندازید. امشب شب عاشورا است. من نماز را دوست دارم. «أنی أحب الصلاة» (لهوف/ص89) من نماز را دوست دارم. ظهر عاشورا می‌گویند: علی اکبر اذان گفت. امام حسین نمازش شکسته بود. چون دوم محرم رسید، دهم شهید شد. دوم تا دهم هشت روز است، مسافر هشت روزه نمازش شکسته است. نماز شکسته دو تا حمد دارد. دو هفت تا چهارده تا. دو تا هم قل هو الله بگوییم، دو تا پنج تا ده تا، با چهارده تا بیست و چهار تا. دو تا رکوع بیست و شش تا، چهار تا سجده سی تا. تشهد و سلام. سی و پنج تا، چهل تا کلمه است. در این سی و پنج، شش تا کلمه سی تا تیر به امام حسین رها کردند. یعنی هر یک کلمه «مالِکِ یَوْمِ الدِّین‏» یک تیر. «إِیَّاکَ نَعْبُد» یک تیر. این یعنی چه؟ آنوقت می‌شود عزادار امام حسین نسبت به نماز، عاشق نباشد؟ مسأله نماز فراموش نشود. هم ظهر عاشورا، هم شب عاشورا، در عزاداری‌ها. اول نماز، اول نماز، اول نماز، اول نماز، اول نماز!

برای مبارزه با طاغوت و ظلم و استکبار استفاده شود. به مردم بگوییم، اصلاً این که شما می‌گویید زیر بار نمی‌رویم، مذاکره نمی‌کنیم، با آنها… این یعنی مبارزه با طاغوت پرچم‌دارش امام حسین است. یعنی زیر سم اسب می روم، اما زیر بار زور نمی‌روم. بدن من تکه تکه شود، قبول است. اما اجازه نمی‌دهم. مادر من فاطمه است. کسی که از فاطمه شیر خورده و در دامن فاطمه رشد کرده بله قربان به یزید بگوید؟ قرآن می‌گوید: می‌دانید شما چه کسی هستید؟ شما فرزند حضرت ابراهیم هستید. «مِلَّةَ أَبیکُمْ إِبْراهیمَ» (حج/78) آیه‌ی قرآن است. «أَنَا وَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة» (بحارالانوار/ج36/ص8) پیغمبر فرمود: من پدر شما هستم. دخترهای ما باید بدانند مادرشان فاطمه‌ی زهرا است. پسرهای ما باید بدانند پدرشان علی‌بن ابی طالب است. اینکه می‌گویم قرآن خواندم. اینکه خواندم آیه‌ی قرآن است. «مِلَّةَ أَبیکُمْ إِبْراهیمَ» می‌گوید: پدر شما ابراهیم است. «أَنَا وَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة» یعنی من و علی‌بن ابی طالب پدر شما هستیم. ما یک پدر معنوی داریم. بنابراین باید احساس غرور کنیم و هرگز زیر بار نرویم.

یک چیزی بگویم. اگر شما می‌خواهی وضو بگیری. یک کسی آب به شما می‌دهد. یک شیشه آب به شما می‌دهد می‌گوید: بیا وضو بگیر. اگر می‌دانی منت در آن است، اسلام می‌گوید: تیمم کن نماز بخوان. آبی که در آن ناز است، با آن وضو نگیر. یعنی چه؟ یعنی تو باید عزیز باشی. کسی حق ندارد سرکوفت بزند. من جهازیه تو را دادم! من پولت دادم درس خواندی. مَن مَن مَن مَن مَن! اگر کسی منت بگذارد… حتی قرآن داریم: «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‏» (بقره/264) اگر کمک به کسی کردید، به زبان نیاور. به زبان بیاوری ثوابش پرید. حتی زن به شوهر بگوید: من لباس‌هایت را شستم. من برایت غذا درست کردم. هیچی اجرش از بین رفت. مرد بگوید که: من برایت طلا خریدم. من تو را مشهد، عمره، کربلا بردم. چرا من می‌گویی؟ رزقش بوده است. بنابراین سعی کنید من نگویید. من خرج می‌دهم. این هیئت رئیسش من هستم! من که آمد خدا پاک می‌شود. من که آمد خدا پاک می‌شود. خدا شریک قبول نمی‌کند. شریک قبول نمی‌کند. محله‌ی ما همینطور هستند. تعصبی می‌شوند روی محله ما! هیئت ما، محله‌ی ما، علامات ما، نمی دانم چه چیز ما، اینها را نگویید.

از امام حسین برای وحدت استفاده کنید. الله اکبر چه قدرتی است! چه قدرتی است! هیچ قدرتی در کشور ما مثل امام حسین همه‌ی گروه‌ها را یکجا جمع نمی‌کند. در حزب‌ها تکه تکه می‌شوند. در انتخابات رئیس جمهوری، مجلس، شورای شهر تکه تکه می‌شوند. در سلیقه‌ها تکه تکه می‌شوند. در شغل‌ها تکه تکه می‌شوند. در سلیقه‌ها… همه جا مردم… تنها جایی که… حتی در نماز مردم تکه تکه می‌شوند. یک عده این مسجد می‌روند، یک عده این مسجد می‌روند. تنها جایی که همه پیراهن سیاه می‌پوشند و همه یک کلام‌ می‌گویند: یا حسین! امام حسین توانست یک وحدتی به وجود بیاورد، از این وحدت استفاده کنیم.


8- ساخت حسینیه در کنار مسجد

حسینیه نسازید مگر کنار مسجد. امام حسین بنده‌ی خدا بود. عبد خدا بود. پیغمبر «و اشهد ان محمداً عبده و رسوله» (صلوات حضار) امام حسین بنده‌ی خدا بود. به خاطر اطاعت از خدا رفت شهید شد. دیشب یک مهمان داشتیم، می‌گفت: در فلان روستا حسینیه ساخته بالای دو میلیارد تومان. حضرت عباسی امام حسین راضی است؟ ما حسینیه‌هایمان در سال چند شب باز است؟ کدام عاقل برای یک گونی آرد یک نانوایی درست می‌کند؟ کدام عاقل برای ده کیلو آرد یک نانوایی باز می‌کند؟ چرا ما به اسم دین برای سه شب عزاداری یک حسینیه می‌سازیم؟ کنار مسجد یک جا بسازید که اگر جمعیت زیاد شد در حسینیه بروند. البته بخش حسینیه جدا باشد. چون گاهی وقت‌ها در مسجد نمی‌توانند بیایند، در حسینیه بروند. در حسینیه عزاداری کنند، سینه بزنند. شام بدهند. مراسمشان در حسینیه باشد. ولی این حسینیه درش به مسجد باز باشد. چند منظوره… یک حسینیه می‌سازید مستقل دور از مسجد، تازه از شب اول محرم هم خیلی‌جاها روضه نیست. خیلی حسینیه‌ها از شب پنجم، ششم شروع می‌شود. من حسینیه‌های تهران را بعضی‌هایش را می‌شناسم. نمی‌گویم همه. بسیاری از حسنیه‌های تهران در طول سال آن استفاده‌هایی که باید شود، نمی‌شود.

آنوقت شما می‌دانید سی هزار روستا داریم مسجد ندارد؟ سی هزار روستای بی‌مسجد! خود امام حسین باشد چه می‌کند؟ حسینیه باید وصل به مسجد باشد. و همچنین عباسیه، زینبیه، مهدیه، یعنی هی تکه تکه‌اش نکنیم. همه‌ی زورمان را باید روی خانه‌ی خدا بگذاریم، همه هم بنده‌ی خدا هستند. حضرت مهدی بنده‌ی خداست. پیغمبر بنده‌ی خداست. گفتند: «عبده»، «عبده و رسوله» عبد است. محور مسجد باشد. براساس مسجد، کنار مسجد یک سالن بسازند، حسینیه. که اینها به هم کمک کنند.

توجه کنیم در عزاداری وهن شیعه نباشیم. وهن شیعه نباشد. بعضی از عزاداری‌ها وهن شیعه است. البته خوب حالا ممکن است، گوش ندهند من قیامتی دارم و آن آقایی هم که گوش نمی‌دهد قیامتی دارد. حداقل من می‌توانم در قیامت یقه‌اش را بگیرم.

یک مشت قمه زن لجوج داریم. که اینها از بعضی مراجع هم فتوا گرفتند که قمه جایز است. اولاً اینکه بعضی از علما می‌گویند: جایز نیست. مثل مقام معظم رهبری. او هم که می‌گوید: جایز است، قمه زدن نه واجب است نه مستحب است. فوقش در فتوا می‌گوید: جایز است. ما می‌گوییم: این آقایی که اینقدر شاخ و شانه می‌کشد برای قمه زدن که بعضی از آقایان می‌گویند: جایز است، خوب احترام فتوای مراجع سر جایش. جایز است. ولی ما یک سؤال می‌کنیم. نگفته که مستحب است. نگفته که واجب است. از این آقای قمه زن سؤال می‌کنیم. سهم شما (یعنی قمه زن) در نماز جمعه چیست؟ در سال چند بار نماز جمعه می روید؟ در نماز جماعت چیست؟ سهم شما در فقرا چیست؟ سهم شما در زکات چیست؟ سهم شما برای دخترها و پسرهایی که همسر ندارند چیست؟ ازدواج جوان‌های فقیر چیست؟ سهم شما در رشد علمی چیست؟ همه را خط می‌کشد روز عاشورا می‌خواهد قمه بزند. کجای این دین است؟ نماز جمعه مستحب، نماز جماعت مستحب، کمک به فقرا واجب، زکات واجب، ازدواج جوان‌ها واجب، یعنی واجبات را اعتنا نمی‌کنیم، و اصرار داریم که حتماً…

حالا هرکس می‌خواهد بزند، بزند. من خیلی چیز نیستم که… ولی وهن شیعه نباشد. تلویزیون آمریکا، اروپا هی عکس و فیلم قمه زن‌ها را نشان بدهد، بگوید: شیعه‌ها، این اصول‌گراها، این ولایت فقیهی‌ها، شیعه، الآن می‌دانی شیعه را به چه می‌شناسند؟ بگویم؟ در کره‌ی زمین، در کره‌ی زمین شیعه یعنی مقاومت. و این به خاطر هشت سال، بسیجی‌های ما، ارتشی‌های ما، امت ما هشت سال مقاومت کردیم، بعد از این هم سید حسن نصر الله و بچه‌های لبنان مقاومت کردند. بعد هم غزه! به خاطر مقاومت شیعه مطرح شد. ما باور نمی‌کردیم اندونزی اینقدر شیعه داشته باشد. گروه گروه دارند شیعه می‌شوند به عنوان اینکه شیعه مظهر مقاومت است. شیعه را به مقاومت می‌شناسند.

حالا شما یک استکان خون روی صورتت بریزد یا نریزد. این علامت… شما چند وقت جبهه بودی؟ در کدام خطر مقاومت کردی؟ ارزش ما به تقوا است. ارزش ما به مقاومت است. ارزش ما به علم است. ارزش ما به این اختراعاتی است که جوان‌های علمی ما می‌کنند. ایران یعنی مبتکر، ایران یعنی در همه مسابقات می‌رود مدال طلا می‌آورد. ایران یعنی روز به روز در هر کجا حرف می‌زنیم مطرح می‌شویم. هیچ کجا، الآن سی سال از انقلاب می‌‌رود. یک قمه زن به من بگوید: آقا به خاطر قمه‌ی من اسلام پیش رفت. یک نمونه بگوید، اگر اسلام پیش رفته است، به خاطر ولایت فقیه بوده است. به خاطر هشت سال مقاومت ایران بوده است. به خاطر سید حسن نصر الله و لبنان و فلسطین و غزه و اینها بوده است. اسلام هرکجا پیش رفته است به خاطر یا علم بوده، یا ابتکار بوده، یا مقاومت بوده است. با قمه تا حالا هیچ‌کس پیش نرفته است.

حالا در عین حال کسی می‌خواهد لجبازی کند، لجبازی کند. قرآن به پیغمبر می‌گوید: پیغمبر تو بگو، «وَ إِنْ تَوَلَّوْا» (بقره/137) در قرآن «تَوَلَّوا» زیاد است. یعنی بگو، یک عده هم گوش نمی‌دهند. کلمه‌ی «وَ إِنْ تَوَلَّوْا» در قرآن زیاد آمده است. یعنی پیغمبر غصه نخور. تو بگو یک عده هم گوش نمی‌دهند. خوب گوش ندهند. گوش ندهند. ولی من غصه می‌خورم، کسانی که راجع به انواع واجبات و انواع مستحبات هیچ کتابی نمی‌نویسند، یک مرتبه از مرجع تقلیدش نپرسیده که آقا مثلاً در این کار ما چه کنیم؟ ولی راجع به قمه کتاب چاپ می‌کند، مجله چاپ می‌کند، بروشور، چاپ می‌کند. تبلیغ می‌کند. شمشیرهایشان را تیز می‌کنند. در عین حال… بروید بالا… به قمه‌زن‌ها می‌گویم. بروید بالا خودتان را بکشید. بروید در سر کوه، بروید در چاه، پایین و بالا هرکاری بکنید، هیچ‌کس نگفته قمه واجب است. هیچ‌کس هم نگفته مستحب است. فوقش بعضی می‌گویند چه؟ جایز است. ما می‌گوییم:‌ تازه جایز است چند دقیقه؟ یک روز عاشورا.

قمه زدن می‌دانید چقدر طول می‌کشد؟ یک دفعه چنین می‌کنند تمام می‌شود می‌رود. یعنی برای یک دقیقه در یک روز، تمام سال دارند فعالیت می‌کنند که قمه زدن را رشد بدهند. آنوقت برای واجباتی که در طول سال، در طول ماه، در طول هفته، همیشه واجب است. همیشه… برای واجبات و مستحبات همیشه تلاش نیست. برای جایز بودن یک دقیقه… این کار را نکنید. وهن شیعه نباشد که تلویزیون اروپا قمه زدن ما را نشان بدهد. به ریش ما بخندند.

ممکن است نماز هم بخوانیم به ریش ما بخندند. ما نماز می‌خوانیم. ولی نماز را قرآن می‌گوید. گفته: «إِذا نُودِیَ لِلصَّلاة» (جمعه/9) وقتی «وَ إِذا نادَیْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً» (مائده/58) ممکن است به اذان ما هم بخندند، منتها اذان را آیه داریم. نماز آیه داریم. در واجبات ما فکر خنده‌ی دیگران نیستیم. اما در چیزی که نه واجب است، نه مستحب، چرا یک کاری می‌کنید به ما بخندند؟ خیلی خوب…

حرمت علم و عالم حفظ شود. اینطور نباشد پای مداح بنشینیم عالم که می رود سخنرانی کند، از پای منبرش بلند شویم. وقت خوب را به مداح بدهیم، وقت بد را به عالم بدهیم! حرمت علم باید حفظ شود.

تلاوت قرآن در لابلای عزاداری توسط قاریان خوش صدا. در همه‌ی محله‌ها قاری خوش صدا هست. بیایند آیات شهادت را در عزاداری بخوانند. «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ» (بقره/155) «قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّه‏» (آل‌عمران/169) آیات جبهه و جنگ را در عزاداری خوش صدا بخواند، و همینطور پخش شود، مردم راه بروند و گریه کنند. چه اشکال دارد؟ به جای مداح، نه اینکه مداح را حذف کنیم. یعنی هم مداحی باشد، این آیات قرآن را در خیابان بکشیم. بسیار خوب… اشاره می‌کنند وقت تمام شد. حرف‌های من تمام نشد.

خدایا به آبروی حسین عزاداری‌های ما را آنگونه قرار بده که حضرت مهدی لذت ببرد. آنگونه عزاداری‌های ما را قرار بده که خود حضرت مهدی آنگونه عزاداری می‌کند. انگونه توفیق بده عزاداری کنیم که مراجع گذشته و حال ما آنگونه عزاداری می‌کنند. عزاداری‌های ما را از ولخرجی، کارهای خلاف بهداشت، مثل شتر کشتن در خیابان، کارهای خلاف بهداشت، کارهای ایذایی، طبل بزرگ وقتی که مردم خواب هستند، صدای بلند گو، عزاداری‌های ما را از مردم‌آزاری دور بدار.

«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»

سخنرانی استاد قرائتی راجع به آداب عزاداری




ارسال توسط نشریه حضور

اسلایدر