سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه حضور
با سلام ... به وب سایت نشریه حضور خوش آمدید ... تلفن تماس 09198269507

 
تاریخ : چهارشنبه 90/6/23

تا حالا شده در موقعیتی قرار بگیرید که احتمال عدم موفقیت در انجام کاری بیشتر از موفقیت آن باشد ولی شما ریسک کرده و به طرف آن کار رفته باشید!

همیشه وقتی احتمال خطا بیش از حد معینی شد؛ فرد در تصمیم گیری شک می کند! مثلا فرض کنید تاکنون رانندگی در مدت زمان طولانی را تجربه نکرده اید ولی تصمیم می گیرید این کار را در یک مسافرت طولانی تجربه کنید! این یک ریسک محسوب می شود!

یا مثلا تصمیم میگیرید که در یک تجارتی سرمایه گذاری کنید و شناخت نسبی و نه کامل نسبت به آن دارید و احتمال متضرر شدن شما وجود دارد ولی این کار را بخاطر سوددهی زیاد آن می کنید!

و یا مثلا چند سال یک رشته درسی را می خوانید اما خوشتان نمی آید بنابر این ریسک می کنید و از تحصیل انصراف می دهید تا شانس تان را در قبولی در رشته مورد علاقه تان امتحان کنید!

همیشه برای همه ما موقعیتهای ریسکی(خطر کردن) رخ می دهد و در مواجهه با آن؛ آدمها با توجه به روحیاتشان مختلفند!

بیاد دارم در زمان دانشجویی با سفارش دوستی؛ درس تحقیق درعملیات را به عنوان درس اختیاری با استاد خوبی گرفتم . یکی از حرفهایی که او می زد این بود که در فعالیت تجاری؛ کسی موفقیت بالایی پیدا می کند که ریسک پذیری بیشتری را کرده باشد!( یعنی به موقعیتهای تجاری با سود بالا ولی احتمال موفقیت کمتر توجه  داشته باشد!)

مواردی را از صحت حرف بالا دیده ام و بالعکس!!

البته فکر می کنم افرادی هم هستند که ریسک نکرده اند بلکه حماقت کرده اند!

یعنی:

** اینکه به طرف انجام کاری بدون هیچ فکر و مشورت قبلی برویم ریسک نیست!

** اینکه هیچ طرح کلی برای رسیدن به هدفمان نداشته باشیم هم ریسک نیست!

**اینکه هدفمان ماجراجویی و تهور احمقانه باشد تا نزد دیگران جلب توجه کنیم هم!

همه موارد بالا خطاست!

------------

 بنظرم ریسک کردن باید جزئی از زندگی باشد و اگر بخواهیم از مفاهیم مذهبی برای تبیین این حرف استفاده کنیم این می شود که:

بنده مومن باید توکل بر خدا داشته باشد و از احتمال خطا کردن( نه به معنی گناه کردن بلکه به معنی خطا در شناخت مثلا خطا در شناخت یک موقعیت شغلی خوب یا خطا در شناخت یک موقعیت تجاری خوب و...) نباید بترسد!

 بزرگترین اشتباه زندگی هر کس این خواهد بود که از اشتباه بترسد!

یکی برایم تعریف می کرد که یک شغل خوب دولتی را رها کردم تا دفتر کار خصوصی برای خودم راه اندازی کنم!

وقتی برای روز اول دفتر کارم را باز می کردم به خدا گفتم(!):

ای خدا!! فقط امید به خودت! شاید روزهای دیگه یادم بره اینو بگم!! اما بدوون که هر روز فقط به امید خودت این دفتر رو باز می کنم و نه کسی دیگه!

البته او موفقیت مالی خوبی نیز بواسطه این ریسک بدست آورد و من تصور می کنم حتما جمله صادقانه ای که به خدا گفته؛ عامل آن باشد!

-------

خطر کردن و ریسک کردن احتمال عدم موفقیت هم دارد! اما باید بدانیم که حتی موفق ترین آدمها که ریسک های زیادی کرده اند بارها به موفقیت دست پیدا نکرده اند ولی ناامید نشده اند!

وقتی می خواهیم ریسک کنیم و ته دلمان می لرزد؛ به خدا توکل کنیم!

وقتی می خواهیم ریسک کنیم و اضطراب داریم بیا این ضرب المثل ژاپنی بیافتیم که می گوید«حتی میمونها هم گاهی از درخت می افتند!!»( دور از جان شما؛ حالا ما یک بار امتحان می کنیم ان شاء الله نمی افتیم!!!)




ارسال توسط نشریه حضور

اسلایدر