سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه حضور
با سلام ... به وب سایت نشریه حضور خوش آمدید ... تلفن تماس 09198269507

 
تاریخ : یکشنبه 90/7/24

به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید،ارباب.
نخند!
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمیخری.
نخند!
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چندثانیه ی کوتاه معطلت کند.
نخند!
به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده.
نخند!
...به دستان پدرت،

به جاروکردن مادرت،

به همسایه ای که هرصبح نان سنگک می گیرد،

به راننده ی چاق اتوبوس ،

به رفتگری که درگرمای تیرماه کلاه پشمی به سر دارد،

به راننده ی آژانسی که چرت میزند،

به پلیسی که سر چهار راه با کلاه صورتش را باد می زند،

به مجری نیمه شب رادیو،

به مردی که روی چهار پایه می رود تا شماره ی کنتور برقتان را بنویسد،

به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه ها جار میزند،

به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد،

به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی،

به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان،

به پسری که ته صف نانوایی ایستاده،

به مردی که درخیابانی شلوغ ماشینش پنچر شده،

به مسافری که سوار تاکسی میشود و بلند سلام میگوید،

به فروشنده ای که به جای پول خرد به تو آدامس میدهد،

به زنی که با کیفی بر دوش به دستی نان دارد و به دستی چند کیسه میوه و سبزی،

به هول شدن همکلاسی ات پای تخته،

به مردی که در بانک از تو میخواهد برایش برگه ای پرکنی،

به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی ، ..........

.... نخنـــــــــــد ،

نخند که دنیا ارزشش را نداردکه تو به خردترین رفتارهای نابجای آدمها بخندی!!

که هرگز نمیدانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند!!!

آدمهایی که هرکدام برای خود و خانواده ای همه چیز و همه کسند!

آدمهایی که به خاطر روزیشان تقلا میکنند،

بار میبرند،

بیخوابی میکشند،

کهنه میپوشند،

جار میزنند

سرما و گرما میکشند،

و گاهی خجالت هم میکشند، .......خیلی ساده است .....

نخند ........




ارسال توسط نشریه حضور

اسلایدر