سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه حضور
با سلام ... به وب سایت نشریه حضور خوش آمدید ... تلفن تماس 09198269507

فرمانیه
در گذشته املاک زمین‌های این منطقه متعلق به کامران میرزا نایب‌السلطنه بوده است و بعد از مرگ وی به عبدالحسین میرزا فرمانفرما فروخته شده است.

شهرک غرب
دلیل اینکه این محله به نام شهرک غرب معروف شد ساخت مجتمع‌های مسکونی این منطقه با طراحی و معماری مهندسان آمریکایی و به مانند مجتمع‌های مسکونی آمریکایی بوده و در گذشته نیز محل اسکان بسیاری از خارجی‌ها بوده است.


آجودانیه
آجودانیه در شرق نیاوران قرار دارد و تا اقدسیه ادامه پیدا می‌کند. آجودانیه متعلق به رضاخان اقبال السلطنه وزیر قورخانه ناصرالدین شاه بوده، او ابتدا آجودان مخصوص شاه بوده است.


اقدسیه
نام قبلی اقدسیه (تا قبل از 1290 قمری) حصار ملا بوده است. ناصرالدین شاه زمین‌های آنجا را به باغ تبدیل و برای یکی از همسران خود به نام امینه اقدس (اقدس الدوله) کاخی ساخت و به همین دلیل این منطقه به اقدسیه معروف شد.


جماران
زمین‌های جماران متعلق به سید محمد باقر جمارانی از روحانیان معروف در زمان ناصر الدین شاه بوده است. برخی از اهالی معتقدند که در کوه‌های این محله از قدیم مار فراوان بوده و مارگیران برای گرفتن مار به این ده می‌آمدند و دلیل نامگذاری این منطقه نیز همین بوده است و عده‌ای هم معتقدند که جمر و کمر به معنی سنگ بزرگ است و، چون از این مکان سنگ‌های بزرگ به دست می‌آمده است، آن‌جا را جمران، یعنی محل به‌دست آمدن جمر نامیده‌اند.


پل رومی
پل رومی در واقع پل کوچکی بوده که دو سفارت روسیه و ترکیه را هم متصل می‌کرده است. عده‌ای هم معتقدند که نام پل از مولانا جلال‌الدین رومی گرفته‌شده است.


جوادیه
بسیاری از زمین‌های جوادیه متعلق به آقای فرد دانش بوده است که اهالی محل به او جواد آقا بزرگ لقب داده بودند. مسجد جامعی نیز توسط جواد آقا بزرگ در این منطقه بنا نهاده است که به نام مسجد فردانش هم معروف است.
داودیه) بین میرداماد و ظفر (میرزا آقاخان نوری صدر اعظم این اراضی را برای پسرش، میرزا داودخان، خرید و آن را توسعه داد. این منطقه در ابتدا ارغوانیه نام داشت و بعد‌ها به دلیل ذکر شده داودیه نام گرفت.


درکه
اگر چه هنوز دلیل اصلی نامگذاری این محل مشخص نیست، اما برخی آنرا مرتبط به نوعی کفش برای حرکت در برف که در این منطقه استفاده می‌شده و به زبان اصلی درگ نامیده می‌شده است دانسته اند.


دزاشیب (نزدیکی تجریش)

روایت شده است که قلعه بزرگی در این منطقه به نام آشِب وجود داشته است و در گذشته نیز به این منطقه دزآشوب و دزج سفلی و در لهجه محلی ددرشو می‌گفتند.


زرگنده
احتمالا” دلیل نامگذاری این محل کشف سکه‌ها و اشیاء قیمتی در این محل بوده است. در گذشته این منطقه ییلاق کارکنان روسیه بوده است.


قلهک
کلمه قلهک از دو کلمه قله و ک تشکیل شده است که قله معرب کلمه کله، مخفف کلات به معنای قلعه است. عقیده اهالی بر این است که به دلیل اهمیت آبادی قلهک که سه راه گذرگاه‌های لشگرک، ونک و شمیران بوده است، به آن (قله- هک) گفته شده است.


کامرانیه
زمین‌های این منطقه ابتدا به میرزا سعیدخان، وزیر امور خارجه‌تعلق داشت، و سپس کامران میرزا پسربزرگ ناصرالدین شاه، با خرید زمین‌های حصاربوعلی، جماران و نیاوران، اهالی منطقه را مجبور به ترک زمین‌ها کرد و سپس آن جا را کامرانیه نامید.


محمودیه (بین پارک وی تا تجریش یا ولیعصر تا ولنجک)

در این منطقه باغی بوده است که متعلق به حاج میرزا آقاسی بوده است و، چون نام او عباس بوده آنرا عباسیه می‌گفتند. سپس علاءالدوله این باغ بزرگ را از دولت خرید و به نام پسرش، محمودخان احتشام‌السلطنه، محمودیه نامید.


نیاوران
نام قدیم این منطقه گردوی بوده است و برخی معتقدند در زمان ناصرالدین شاه نام این ده به نیاوران تغییر کرده است به این ترتیب که نیاوران مرکب از نیا (حد، عظمت و قدرت)؛ ور (صاحب) و ان علامت نسبت است و در مجموع یعنی کاخ دارای عظمت.


ونک
نام ونک تشکیل شده است از دو حرف (ون) به نام درخت و حرف (ک) که به صورت صفت ظاهر می‌شود.


یوسف آباد
منطقه یوسف آباد را میرزا یوسف آشتیانی مستوفی‌الممالک در شمال غربی دارالخلافه ناصری احداث کرد و به نام خود، یوسف آباد نامید.


پل چوبی
قبل از این که شهر تهران به شکل امروزی خود درآید، دور شهر دروازه‌هایی بنا شده بود تا دفاع از شهر ممکن باشد. یکی از این دروازه‌ها، دروازه شمیران بود با خندق‌هایی پر از آب در اطرافش که برای عبور از آن، از پلی چوبی استفاده می‌شد. امروزه از این دروازه و آن خندق پر از آب اثری نیست، اما این محل همچنان به نام پل چوبی معروف است.


شمیران
نظریات مختلفی درباره این نام شمیران وجود دارد. یکی از مطرح‌ترین دلایل عنوان شده ترکیب دو کلمه سمی یا شمی به معنای سرد و ران به معنای جایگاه است و در واقع شمیران به معنای جای سرد است. به همین ترتیب نیز تهران به معنای جای گرم است. همچنین در نظریه دیگری به دلیل وجود قلعه نظامی در این منطقه به آن شمیران می‌گفتند و همچنین برخی نیز معتقدند که یکی از نه ولایت ری را شمع ایران می‌گفتند که بعد‌ها به شمیران تبدیل شده است.


گیشا
نام گیشا که در ابتدا کیشا بوده است برگرفته از نام دو بنیانگذار این منطقه (کینژاد و شاپوری) می‌باشد.


منیریه
منیریه در زمان قاجار یکی از محله‌های اعیان نشین تهران بوده و گفته شده نام آن از نام زن کامران‌میرزا، یکی از صاحب منصبان قاجار، به نام منیر گرفته شده‌است.


فرحزاد
این منطقه به دلیل آب و هوای فرح انگیزش به همین نام معروف شده است.




ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : جمعه 95/6/19

چرا رهبر انقلاب از عبارت شجره ملعونه استفاده کردند؟

در بخشی از پیام حج رهبر انقلاب در توصیف آل‌سعود، از اصطلاح «شجره‌ی ملعونه» استفاده شده است. این اصطلاح که برگرفته از متن قرآن کریم است اشاره به ماجرای رؤیایی دارد که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم دیده‌اند. در آیه‌ی 60 سوره‌ی اسرا چنین آمده است: «وَ إِذْ قُلْنا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحاطَ بِالنَّاسِ وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْناکَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یَزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیاناً کَبِیراً» : «و چون برایت گفتیم: به‌راستی پروردگارت به مردم احاطه داشته‌ و آن رؤیایی را که به تو نمایاندیم و (نیز) آن درخت لعنت‌شده در قرآن را، جز وسیله‌ای برای امتحان مردم قرار ندادیم. و ما بیم‌شان می‌دهیم، پس ایشان را به‌جز طغیانی بزرگ نمی‌افزاید.»

سؤال آن است که این شجره‌ی ملعونه چیست که خداوند آن را وسیله‌ای برای آزمایش و امتحان مردم قرار داده است؟ مخصوصا آنکه در هیچ یک از آیات کریم، شجره‌ای به چشم نمی‌خورد که مورد لعن خداوند قرار گرفته باشد. برخی از مفسران معتقدند که این شجره، شجره‌ی زقوم است و به آیه‌ی 62 سوره‌ی صافات اشاره می‌کنند که «أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِینَ». اما همانگونه که مشخص است در این آیه، صرفا به محل امتحان بودن زقوم اشاره می‌شود و دیگر مورد لعن قرار نگرفته است.

به‌همین علت برخی از مفسران دیگر اعتقاد بر این دارند که کلمه‌ی «شجره» را نباید به معنای تحت‌اللفظی آن یعنی «درخت» ترجمه کرد، بلکه با توجه به محتوای آیه می‌توان دریافت که مراد خداوند از بیان آن چیز دیگری بوده است. شبیه چنین موضوعی در آیات 24 و 26 سوره‌ی ابراهیم علیه‌السلام نیز آمده است که خداوند از دو عبارت «شجره‌ی طیبه» و «شجره‌ی خبیثه» برای توصیف وضعیت دو جریان حق و باطل استفاده شده است: «أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ للَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِى لسَّمَاءِ» و «وَمَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ جْتُثَّتْ مِن فَوْقِ لْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ».
در آیه‌ی فوق‌الذکر نیز کلمه‌ی شجره، بنا بر تفسیر مفسرانی چون مرحوم علامه طباطبایی، می‌بایست به معنای خاندان و دودمان در نظر گرفت که در زبان عربی نیز اتفاقا کاربرد زیادی دارد. مثلا می‌گویند فلانی از شجره‌ی مبارکی است، یعنی اینکه از خاندان مبارک و با اصل و نسب‌داری هست. در احادیث معصومین علیهم‌السلام نیز چنین معنایی از شجره به کار رفته است. به‌عنوان مثال پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم خطاب به امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «أنا و أنت من شجرة واحدة». پس مراد از شجره‌ی ملعونه در این آیه نیز در حقیقت، خاندانی است که به دلیل کارهایی که کرده‌اند مورد لعنت خداوند قرار گرفته است. پس پرسش بعدی این است که این خاندان، کدام خاندان‌اند؟

در تفسیر نمونه آمده است جمعى از مفسران شیعه و همچنین اهل تسنن نقل کرده‌اند رؤیایی که در ابتدای آیه ذکر شده است، اشاره به همان ماجرای معروف پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم دارد که خواب دیدند میمون‌هایی از منبر ایشان بالا و پایین می‌روند و پیامبر بعد از این خواب، بسیار غمگین شدند به‌طوری‌که کمتر می‌خندیدند. این خواب را بسیاری از برجستگان اهل سنت چون خطیب بغدادى، ترمذى، ابن ‌جریر، طبرانى، بیهقى، ابن ‌مردویه و علمای شیعه چون شیخ کلینی نقل کرده‌اند. بر همین اساس، مفسران سنی و شیعه (مانند قرطبی از مفسران معروف اهل سنت در تفسیر الجامع، فخر رازی در تقسیر کبیر و...) این خواب را، دلالت بر روی کار آمدن خاندان بنی‌امیه، بعد از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم گرفته‌اند. خاندانی که با اعمال خود موجب فتنه در جهان اسلام شدند و تاریخ اسلام را از مسیر اصلی خود منحرف کردند.

حال، به کار بردن عبارت شجره‌ی ملعونه برای آل‌سعود در پیام حج رهبر انقلاب، بیانگر همان خط منحرفی است که در جهان اسلام به وجود آمده که با رفتار و گفتار خود، موجبات فتنه در بین مسلمین را ایجاد کرده‌اند. همکاری و هماهنگی با شرورترین دشمنان مسلمانان یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی، پشتیبانی مالی و لجستیکی از گروهک‌های تروریستی چون داعش و القاعده، کشتار مردم بی‌گناه یمن، و بی‌کفایتی در ماجرای منای حج گذشته که موجب شهادت 6000 هزار حاجی از سراسر جهان اسلام شد، از نمونه‌های ملعونه بودن این خاندان است.



ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : چهارشنبه 94/10/23

بسم رب الشهدا و الصدیقین

برایم سخت است از آنان که ندیده ام سخن بگویم از آنان که افتخاری در دل تاریخ اند....

باید که پلی زنم از درونم به معنای انسانیت....

دلم را به آسمان ها می سپارم تا نوشته هایش را به تو نشان دهد ...

تا شاید دفتر قلبم را ورق بزنی و گوشه ای از آن را بخوانی....

پس برایت می نویسم....

از دل غریب خود برایت می نویسم ....

آری خیلی دلم می خواست با تو بودم در میان ابرها .....

پیش خدا بودم ....

نمی دانی که چقدر برایت دلتنگم، اشک هایم سرازیر است ای شهید ......

 

علیرضا مرادی از بسیجیان ناحیه مسلم بن عقیل منطقه 18 (شهرک ولیعصر عج) که برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه رفته بود به شهادت رسید.

تشییع پیکر پاک این شهید گرامی فردا 94/10/24 ساعت نه صبح از درب منزل آن شهید عزیز در محله شهرک ولیعصر عج برگزار می گردد.

یادش گرامی




ارسال توسط نشریه حضور

اقدام خباثت آمیز و جنایت کارانه رژیم آل سعود در به شهادت رساندن آیت الله شیخ نمر باقر النمر رهبر شیعیان عربستان، بخشی از یک توطئه صهیونیستی برای تشدید تفرقه بین امت اسلامی و اختلاف بین شیعیان و اهل تسنن است، که به فضل الهی و به برکت خون های پاک شهیدان از جمله این شهید عزیز، ناکام و با هوشیاری، هوشمندی و وحدت مسلمانان به گونه ای معکوس، آثار خود را در صحنه ی مقاومت اسلامی و آرمان آزادی قدس شریف هویدا خواهد ساخت.

اقدام ددمنشانه رژیم مرتجع ،قرون وسطایی و تروریست پرور سعودی در اعدام آیت الله شیخ نمر نقض آشکار حقوق بشر و آزادی بیان بوده و نشان می دهد بنیان اینگونه جنایات تفکر وهابیت و جریان تکفیری ـ سلفی است که امروز داعش پرچمدار آن است.

عقیم ماندن سیاست های داخلی و خارجی و شکست های مفتضحانه آل سعود در منطقه از جمله در عرصه حمایت از تروریسم تکفیری، جنگ و تجاوز علیه مردم یمن و ناکارآمدی در پشتیبانی از آل خلیفه برابر انقلاب مردم بحرین، از عوامل ارتکاب این جنایت بزرگ و داعش گونه می باشد.
بی شک دست خبیث سردمداران نظام سلطه و صهیونیسم و پیاده نظام های منفور و پلید آنان در سرزمین حجاز که در پس جنگ ها و جنایات جاری در منطقه برای تشدید شکاف بین مسلمانان نمایان است با اراده امت اسلامی بویژه مردم مسلمان عربستان اعم از شیعه و سنی قطع خواهد شد.

در پایان با تبریک و تسلیت شهادت آیت الله نمر باقر النمر به محضر حضرت ولی عصر (عج)، مقام معظم رهبری ، امت اسلامی و حوزه های علمیه جهان اسلام و تاکید بر ضرورت اعتراض فراگیر آحاد ملل و جوامع اسلامی و نیز آزادیخواهان و حق طلبان عالم علیه آل سعود آورده است: تردیدی نیست خون پاک این شهید والامقام ، وحدت امت اسلامی را تقویت خواهد کرد و با طنین انداز شدن پیام راستین و آگاهی بخش شیخ نمر در جای جای سرزمین حجاز، پرچم مقاومت و مبارزه آن روحانی جلیل القدر به دست آحاد ملت مسلمان عربستان به ویژه جوانان غیور حجازی برافراشته نگه داشته شده و در آینده ای نه چندان دور انتقام سختی از جنایتکاران آل سعود گرفته و سقوط و فروپاشی پایه های این رژیم تروریست پرور، منفور و ضد اسلام را رقم خواهد زد.




ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : جمعه 94/7/24

روضه و روضه خوانی، به معنای ذکر مصیبت‏ سید الشهدا و مرثیه خوانی برای ائمه و معصومین‏ «ع‏» است که مورد تشویق امامان و یکی از عوامل زنده ماندن نهضت‏ حسینی و پیوند روحی و عاطفی شیعه با اولیاء دین است.اشک ریختن و گریستن در مصائب‏اهل بیت‏ «ع‏» نشانه عشق به آنان است و علاوه بر سازندگیهای تربیتی برای سوگوار، موجب اجر و پاداش الهی در آخرت و بهره‏مندی از شفاعت ابا عبدالله الحسین است.
معنای روضه در اصل، باغ و بوستان است، اما سبب اشتهار مرثیه خوانی به‏ «روضه‏» آن‏است که مرثیه خوانان در گذشته، حوادث کربلا را از روی کتابی به نام‏ «روضة الشهداء» می‏خواندند که تالیف ملا حسین کاشفی است. «ملا حسین کاشفی (متوفای 910 هجری) یکی از دانشمندان و خطبای با قریحه و خوش آواز سبزوار در قرن نهم هجری بود، در زمان سلطنت‏ سلطان حسین بایقرا (875-911 ه) به هرات، مرکز حکمرانی این پادشاه ‏رفت و چون حافظه‏ای توانا و قریحه‏ای سرشار و آوازی گیرنده و مطبوع داشت و خطیبی‏دانشمند بود، بزودی شهرت یافت و مجالس وعظ و ذکر او بسیاری را به خود جلب کرد و مورد توجه پادشاه و شاهزادگان و اعیان و اکابر دولت و وزیر فاضل و هنرمند هنر پرور او «امیر علی شیرنوایی‏» قرار گرفت.کاشفی دانشمندی فصیح و بلیغ و شاعر پرکار بود وبیش از چهل کتاب و رساله تالیف کرد.از جمله آنها «روضة الشهداء» بود.کاشفی کتاب‏ روضة الشهدا را در واقعه کربلا به فارسی نوشت و چون مطالب این کتاب را در مجالس‏ عزاداری از روی کتاب بر سر منبر می‏خواندند، خوانندگان این کتاب به‏ «روضه خوان‏» معروف شدند و بتدریج‏خواندن روضه از روی کتاب منسوخ شد و روضه خوانها مطالب‏کتاب را حفظ کرده و در مجالس عزاداری می‏خواندند.در زمان صفویه اقامه عزاداری‏ بسیار رواج گرفت.»[1] .
کتاب روضة الشهدا که حاوی ذکر مقتل و حوادث کربلا بود، در قرن دهم توسط محمد بن سلیمان فضولی به ترکی ترجمه شد، با نام‏ «حدیقة السعداء».[2] در اینجا نمونه‏ای‏ از متن روضة الشهدای واعظ کاشفی را جهت آشنایی می‏آوریم، که نثری زیبا و ادبی‏است: «... آخر نظری کن به حسرت آدم صفی و نوحه نوح نجی و در آتش انداختن ‏ابراهیم خلیل و قربانی کردن یعقوب در بیت الاحزان و بلیت ‏یوسف در چاه و زندان و شبانی و سرگردانی موسی کلیم و بیماری و بی تیماری ایوب و اره شکافنده بر فرق ‏زکریای مظلوم و تیغ زهر آبداده بر حلق یحیی معصوم و الم لب و دندان سرور انبیاء، و جگر پاره پاره حمزه سید الشهدا و محنت اهل بیت رسالت و مصیبت ‏خانواده عصمت و سرشک درد آلود بتول عذرا و فرق خون آلوده علی مرتضی‏ «ع‏» و لب زهر چشیده نور دیده زهرا و رخ به خون آغشته شهید کربلا و دیگر احوال بلاکشان این امت و محنت‏ رسیدگان عالی همت همه با جان غم اندوخته در کانون غم و الم سر تا پای سوخته.نظم:

ز اندوه این ماتم جان گسل
روان گردد از دیده‏ها خون دل‏»[3] .

نثر شیوا و ادیبانه‏ «روضة الشهدا» ستودنی است، هر چند از نظر نقل، حاوی برخی‏ مطالب ضعیف و بی ماخذ است.بعلاوه این کتاب، در تحلیل حادثه عاشورا دیدگاهی ‏صوفیانه دارد و حوادث را بیشتر به منشا غیبی و مسائل آزمایش و ابتلاء اولیاء نسبت ‏می‏دهد، تا بعد حماسی و اجتماعی و قابل اسوه گیری در مبارزات ضد ظلم.
از آنجا که مرثیه خوانی و ذکر مصیبت، سنت پسندیده دینی در احیاء خاطره و نام و فضایل اهل بیت پیامبر است، بجاست که اهل منبر و مداحان و ذاکران، با توجه به اهمیت و نقش بسزای روضه خوانی، در ارائه الگوهای شایسته بکوشند و چهره خوبی از ائمه و معصومین ارائه کنند.در این زمینه، به درستی و صحت مطالب نقل شده، اعتبار منابع مورد استفاده، استواری و زیبایی اشعار انتخابی و دوری کردن از هر حرف و روضه و شعری که‏با مقام والای اولیاء خدا ناسازگار است توجه داشته باشند.[4] در فضیلت گریستن و گریاندن‏ افراد برای امام حسین‏ «ع‏» به این حدیث توجه کنید: امام صادق‏ «ع‏» فرمود: «من انشد فی‏الحسین علیه السلام بیت‏شعر فبکی و ابکی عشرة فله و لهم الجنة‏»[5] هر کس درباره ‏حسین‏ «ع‏» شعری بگوید و گریه کند و ده نفر را بگریاند، برای او و آنان بهشت است.


پی نوشت ها :
[1] موسیقی مذهبی ایران، ص 8.
[2] فصلنامه هنر (وزارت ارشاد اسلامی) ج 2، ص 157.این ماخذ، مقاله مبسوطی درباره تاریخچه تعزیه خوانی‏دارد، ص 156 تا 173.
[3] در آمدی بر نمایش و نیایش در ایران، جابر عناصری، ص 79.
[4] در زمینه آداب اهل وعظ و منبر، از جمله ر.ک: «لؤلؤ و مرجان‏»، مرحوم میرزا حسین نوری.
[5] کامل الزیارات، ص 105.

لطفاً ما را در کانال رسمی هیئت عاشقان ائمه بقیع (ع) در شبکه اجتماعی تلگرام دنبال نمایید.

https://telegram.me/moharamname




ارسال توسط نشریه حضور
   1   2   3   4   5   >>   >

اسلایدر