سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه حضور
با سلام ... به وب سایت نشریه حضور خوش آمدید ... تلفن تماس 09198269507

 
تاریخ : یکشنبه 91/1/27

 

روزی شاهی با هیات همراه با ماشین جیپ در حال حرکت به سوی جنوب بوده که سر راه از یزد رد میشود و میبیند که مردم زیادی در آن جا گرد هم جمع شده اند. شاه به جلو می رود و از حاضرین می پرسد که چه خبر شده..؟؟ در پاسخ میگویند که: فلانی یک دعایی خوانده که کور مادرزاد را شفا داده است. شاه میگوید: هر دو را بیاورید تا من هم ببینم. چند دقیقه پس از آن، هر دو را که لباس دهاتی به تن داشتند و شال سبزی به کمر بسته بود را نزد شاه میبرند. شاه رو به شفا یافته میکنه و میگه: تو واقعن کور بودی…؟؟ یارو میگه: بله اعلا حضرت.. شاه میپرسد: یعنی هیچی نمی دیدی و با عنایت این یارو بینایی خود را بدست آوردی..؟ دهاتی میگه: بله اعلاحضرت شاه میگه: آفرین… آفرین… خب این شال قرمز رو برای چی به کمرت بستی…؟ یارو میگه: قربان… این شال که قرمز نیست… این سبز رنگ هست.. بلافاصله شاه شلاق رو بدست میگیره و میفته به جون اون شفایافته و سیاه و کبودشون میکنه و میگه قرسماق … تو دو دقیقه نیست که بینایی بدست آوردی… بگو ببینم فرق سبز و قرمز رو از کجا فهمیدی…؟؟؟؟




ارسال توسط نشریه حضور

اسلایدر