سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه حضور
با سلام ... به وب سایت نشریه حضور خوش آمدید ... تلفن تماس 09198269507

 
تاریخ : شنبه 94/1/8

نمازهایم اگر "نماز" بود که موقع سفر، ذوق نمی کردم از شکسته شدنش !

نمازهایم اگر نماز بود که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت!

اگر نمازهایم نماز بود،

 که اول وقت نمی خواندمش، برای این که، خود را "خلاص" کرده باشم...

اگر نمازهایم نماز بود

که تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم برای نشان دادن آدرس شارژر گوشی...

اگر نمازم نماز بود،

که تبدیل نمی شد به یک فرصت طلایی برای خلق ایده های بکر!!

تبدیل نمی شد به مناسب ترین زمان تحلیل رفتار فلان همکار! تبدیل نمی شد به ماشین حساب!!

نه.

نمازهایم"نماز" نیست.

اگر نماز بود، یک "کارواش قوی" میشد و با فشار می شست از دلم همه ی سیاهی ها را، لکه ها را، پلشتی ها را.

اگر نماز بود، می شد "کیمیا" و مس وجودم را تبدیل میکرد به طلا...

اگر نمازم نماز بود،

می شد پل، می شد پناهگاه، می شد دارو، می شد مرهم، می شد درمان،می شد شاه کلید، می شد میعادگاه، می شد دانشگاه....

خدایا! این روزها که درهای آسمانت را سخاودتمندانه باز کرده ای،

من از تو فقط یک چیز می خواهم.

بر من منت بگذار و کاری کن نمازهایم، "نماز" شود....فقط همین.

ممنونم خدا...




ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : دوشنبه 93/12/25

مزرعه داری به  یک جوان در تکزاس یک الاغ فروخت به قیمت 100 دلار.

قرار شد که مزرعه دار الاغ را روز بعد تحویل بدهد. اما روز بعد سراغ او آمد و گفت:

« متأسفم جوون خبر بدی برات دارم . الاغه مرد .»

جک  جوان جواب داد : « ایرادی نداره . همون پولم رو پس بده. »

مزرعه دار گفت : «نمیشه . آخه همه پول رو خرج کردم ..»

جک گفت: «باشه. پس همون الاغ مرده رو بهم بده.»

مزرعه دار گفت: «میخوای باهاش چی کار کنی؟»

جک گفت: «میخوام باهاش قرعه کشی برگزار کنم.»

مزرعه دار گفت: «نمیشه که یه الاغ مرده رو به قرعه کشی گذاشت!»

جک گفت: « معلومه که میتونم. حالا ببین. فقط به کسی نمیگم که الاغ مرده است.»

یک ماه بعد مزرعه دار جک رو دید و پرسید: «از اون الاغ مرده چه خبر؟»

جک گفت: «به قرعه کشی گذاشتمش. 500 تا بلیت 2 دلاری فروختم و 998 دلار سود کردم.»

مزرعه دار پرسید: «هیچ کس هم شکایتی نکرد؟»

جک گفت: «فقط همونی که الاغ رو برده بود. من هم 2 دلارش رو پس دادم.»

خیلی از اس ام اس هایی که میاد براتون که تو فلان مسابقه شرکت کنید هزینه هر پیام فقط 50 تومن دقیقاً از همین نوعه!!



ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : پنج شنبه 93/12/14
1. I gave him a piece of mind
. . .
2. It"s very kind of you
ایـن نظـر لطـف شمـاست
. . .
3. I must talk so my self
تعـریف از خـود نبـاشـه
. . .
دسـت به سیـاه و سفیـد نمیـزنه
. . .
5. Behave less foolishly
دسـت از حمـاقت بـردار
. . .
6. an old maid
دختــر ترشیـده
. . .
7. Great boast , small roast
. . .
8. I"m tied up
دستـم بنـد است
. . .
9. take my hat off to
بـابـا ایـوالله!
. . .
چـه پـررویـی

11. I bit him to frighten you
بـه در گفتـم دیـوار بشنـوه
. . .
ببخشیـد پشتـم به شمـاست
. . .
13. Rome was not built in a day
گـر صبـر کنی ز غـوره حلـوا سازی
. . .
14. I"m not the same guy
مـن دیگـه اون آدم قبلـی نیستم
. . .
15. Never say die
بـه دلـت بـد نیــار
. . .
16. pain in the neek
. . .
17. Pull someone"s leg
کسـی را دسـت انداختـن
. . .
18. I got cold feet
دستپـاچـه شـدم
. . .
دسـت بالای دسـت زیـاده
. . .
20. Cat got your tongue



ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : شنبه 93/12/9

دسته اول:

دسته اول فتنه‌گرهایی هستند که از دور دستی بر آتش فتنه دارند و ترجیح می‌دهند بیرون مرزها بنشینند و بگویند لنگش کن. این دسته از فتنه‌گرها در حالی که با یک دستشان مشغول انجام حرکات موزون در دیسکوهای خارج از کشور هستند، با دست دیگرشان فتنه‌گرهای داخلی را تشویق می‌کنند. تحلیلگران معتقدند این دسته از فتنه‌گران هزینه‌های زیادی در راه مبارزه با نظام جمهوری اسلامی پرداخت کرده‌اند که حداقل آن به اندازه پول یک فلافل با نان اضافه بوده است!


 دسته دوم:

بخشی از فتنه‌گرها هم هستند که بنده‌های خدا فکر می‌کنند فتنه‌گر بودن کلاس دارد. این دسته، در حالی که اطلاعات سیاسی‌شان در حد واتر پمپ تراکتور است و کمی بیشتر از دکمه‌های ماشین‌حساب قدرت تحلیل سیاسی دارند، سنگینی آرمان‌های تند سیاسی را بر دوش خود حس می‌کنند. گفته شده یکی از این دسته فتنه‌گرها پس از بازداشت از بازپرس پرونده پرسیده است: ببخشید! راسته میگن برجهای دوقلوی آمریکا منفجر شده؟!


 دسته سوم:

این دسته از فتنه‌گرها از دو طرف قابل شناسایی هستند! یعنی اوقتی آنها را می‌بینید مشخص نیست دارند می‌آیند یا می‌روند! این افراد در حالی که در سال 88 هر کاری از دستشان بر می‌آمد انجام دادند، چهار پنج سال بعد هم دوباره هر کاری از دستشان برآمد انجام دادند تا وزیر و وکیل و.. شوند و کلاً زدند زیر همه چیز. وجود این افراد بیش از اینکه برای انقلاب نگران کننده باشد، برای ضد انقلاب مایه تاسف است!



 دسته چهارم:

این دسته از فتنه‌گرها با انگیزه‌های مذهبی وارد میدان فتنه‌گری شده‌اند. این افراد با این قصد که لااقل یکبار در عمرشان الله اکبر بگویند، یا برای یکبار هم شده نماز جمعه بخوانند (گیرم با کفش و بصورت مختلط!) به جمع فتنه‌گرها پیوستند. از این رو می‌توان از خداوند منان مسئلت داشت که این بنده‌های خدا را به همان نماز جمعه مختلطشان ببخشد و بیامرزد؛ آمین!

 

 دسته پنجم:

یک دسته از فتنه‌گرها وجود دارند که معتقدند زنشان روشنفکرترین زن ایران است! این عده در ختم آدم زنده شرکت می‌کنند. بعد همان زنشان که روشنفکرترین زن ایران هم هست، معتقد است که مگر میشود مردم لرستان دامادشان را رها کنند و به دیگری رای بدهند؟! این دسته به سران فتنه معروفند.


 دسته ششم:

در این دسته فقط یک نفر به تنهایی قرار دارد: «محمد نوری‌زاد». طبق آمار مرکز آمار ایران، در 5 سال گذشته هیچ تجمع بالاتر از سه نفری وجود نداشته که محمد نوری‌زاد در آن حضور بهم نرسانده باشد! آقای دوربینی کینه عجیبی نسبت به این شخص دارد که علت آن مشخص نیست!




ارسال توسط نشریه حضور

حیف از ایامی که در سایه مدپرستی گذشت! / از یک روز تنگ مثل ساپورت تا یک روز پاره و وصله دار !

یک روز گشاد مثل دامن شلواری

و تو

مثل یک اسباب بازی (!)

چشم دوخته ای که ببینی که فردا چه چیز را برایت

مد می کنند…

بی خیال زشتی و زیباییی

بی خیال وقاهت و وجاهت

بی خیال شرم و حیا

بی خیال غیرت …

——-

هرچی خواهی بپوش! لیک یادت نرود مدآخر کفن است

 هـــــــمه اینـــــها بداننــــد کــــه..!!

این خوشــــی ها یک روزی تـــــــموم میشن..!!

ایــــــنها باید بدانـــــــــند که..!!

یک روزی روی سنگ غسالخانه آنها را غــــسل میــــت میدهند..!




ارسال توسط نشریه حضور
<      1   2   3   4   5   >>   >

اسلایدر