سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه حضور
با سلام ... به وب سایت نشریه حضور خوش آمدید ... تلفن تماس 09198269507

 
تاریخ : چهارشنبه 91/3/17

این مطلب رو تا آخر بخون

مهمترین کارمان در اول هر ماه صف کشیدن جلوی عابر بانکها برای گرفتن حق السکوت ماهانه است. چون می ترسیم اگر اول ماه پول را برداشت نکنیم مثل سهمیه بنزین می سوزد!

یک ساعت در ترافیک بزرگراه همت معطل می شویم و ککمان نمی گزد ولی سر تقاطع به اندازه ده ثانیه نمی توانیم منتظر عبور ماشین روبرویی باشیم.

آنقدر راحت طلب و بی ارداه ایم که مشتری اول محصولاتی مانند قرص لاغری، کفش افزایش قد، شربت ترک اعتیاد، داروی افزایش میل جنسی و... در دنیائیم.

وقتی در ایستگاه صادقیه می خواهیم سوار قطار شهری بشویم مثل زمانی که در مهدکودک بازی صندلی می کردیم چنان به سوی قطار هجوم می بریم که متوجه پیرمرد بغل دستی که عینکش افتاد و شکست نمی شویم.

به محض رد کردن خروجی مورد نظر در اتوبان جفت پا روی ترمز می رویم و با اعتماد به نفس کامل دنده عقب می گیریم.

برای بچه خردسالمان هر روز چیپس و پفک و نوشابه می خریم ولی نمی دانیم آخرین بار کی یک لیوان شیر خورده است.

فاصله ظرف جمع آوری زباله تا در خانه مان 50 متر است ولی ترجیح می دهیم کیسه را همان روبروی خانه داخل بوته های کنار پیاده رو پرت کنیم.

پشت شیشه ماشین می نویسیم "میروم تا انتقام مادرم زهرا بگیرم" ولی ناموس مردم در کوچه و خیابان از دستمان در امان نیستند.

در تاکسی مکالمات تلفنی خود را با صدایی کاملا رسا انجام می دهیم بدون اینکه متوجه باشیم تاکسی حریم خصوصی افراد نیست و حقوق دیگران را نباید تضییع کرد.

در ترافیک سر چهارراه با دیدن پسر بچه ای دوره گرد محبتمان گل می کند و یک هزاری به او می دهیم و او بی آنکه بخواهد تا شب پول مواد مخدر پدرش را جور می کند.

آخرین باری که کتابی را ورق زده ایم مربوط به سالها پیش می شود.

حاضریم به هر قیمتی ولو ثبت نام در دانشگاه مجازی دوقوزآباد سفلی مدرک بگیریم و میلیونها خرج کنیم ولی بعد از فارغ التحصیلی تنها چیزی که به دردمان نمی خورد همان مدرک است.

برای اینکه وارد محدوده طرح بشویم روی پلاک ماشین لنگ خیس می اندازیم تا دوربین شماره پلاک را ثبت نکند.

یک شب را بدون ماهواره نمی توانیم سر کنیم ولی شبهای متعدد بدون اینکه چند دقیقه ای با همسر خود گفتگو کنیم می خوابیم.

برای ماشین پنج میلیونی که اقساطی خریده ایم، سه میلیون لوازم اضافی وصل می کنیم ولی پول رفتن به دندانپزشک برای معالجه دندان خرابمان را نداریم.

برای سه روز تعطیلی صندوق ماشین و باربند را تا خرخره پر می کنیم و با شش نفر راهی شمال می شویم و از سه روز تعطیلی را دو روز در ترافیک جاده چالوس و هراز و فیرزوکوه می مانیم. ولی نمی دانیم دریاچه گهر کجاست!

روز آشتی با طبیعت (13 فروردین) چنان بلایی به سر طبیعت می آوریم که تا یکسال خودش را پیدا نمی کند.

عروسی آنچنانی میگیریم و توش ... سرو میکنیم ولی نمیدونم چرا اصرار عجیبی داریم که عروسی تو یکی از شبهای میلاد ائمه علیه السلام برگزار شه!!!

حاضر نیستیم دو دقیقه زمانمون رو صرف کنیم و این پست رو به بقیه ایرانی ها پیشنهاد کنیم!

وای از دست ما ایرانیا




ارسال توسط نشریه حضور

زنه دیروقت به خونه رسید آهسته کلید رو انداخت و درو باز کرد و یکسر به اتاق خواب سر زد ناگهان بجای یک جفت پا دو جفت پا داخل رختخواب دید بلافاصله رفت و چوب گلف شوهرش رو برداشت و تا جایی که میخوردند ان دو را با چوب گلف زد و خونین و مالی کرد. بعد با حرص بطرف اشپزخانه رفت تا ابی بخورد
با کمال تعجب شوهرش را دید که در اشپزخانه نشسته است.
شوهرش گفت سلام عزیزم! پدر و مادرت سر شب از شهرشون به دیدن ما اومده بودند چون خسته بودند بهشان اجازه دادم تو رختخواب ما استراحت کنند.
راستی دیدیشون؟؟؟؟؟؟




ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : جمعه 91/3/12

اگر  بستنی پسته ای دوست دارید :
اگر بستنی پسته‌ای دوست دارید، شنونده? خوبی هستید و تحمل‌تان زیاد است. در نتیجه، مشکلات را با شکیبائی پشت‌سر می‌گذارید و کمتر خشمگین می‌شوید. شما فردی بسیار احساساتی هستید، مشکلات و موقعیت‌های دیگران را به‌خوبی درک می‌کنید و به همین دلیل روابط خوبی با اطرافیانتان دارید.

اگر بستنی وانیلی دوست دارید :
شما فردی تنوع‌طلب هستید و اغلب اوقات براساس انگیزه‌های آنی عمل می‌کنید. از ریسک کردن نمی‌ترسید و از آنجا که توقع زیادی از خود دارید، اهداف بزرگی هم برای خودتان در نظر می‌گیرید. روابط نزدیک خانوادگی برای شما لذت‌بخش است.

اگر بستنی گردوئی دوست دارید :
منظم و محتاط هستید و از آنجا که خیلی کمال‌گرائید، به جزئیات خیلی اهمیت می‌دهید و هیچ‌وقت از قوانین تخطی نمی‌کنید. وظیفه‌شناسی، اخلاق‌گرائی و محافظه‌کاری از ویژگی‌های بارز شماست. از رقابت کردن با دیگران به‌خصوص در ورزش لذت می‌برید و دوست دارید همیشه رئیس باشید.

اگر بستنی توت‌فرنگی دوست دارید :
خجالتی هستید، احساساتی بسیار قوی دارید، دقیق و مشکوک و خودرأی هستید، کاملاً درون‌گرائید و معمولاً به خاطر ضعف‌ها و اشتباهاتتان خود را سرزنش می‌کنید.

اگر بستنی شکلاتی دوست دارید :
فردی سرزنده و خلاق هستید و به‌ندرت سعی می‌کنید هیجان و اشتیاقتان را پنهان کنید. شخصیت شما برای دیگران جالب است و وجود شما در مهمانی‌ها و مجالس فضا را شاد می‌کند. کارهای یکنواخت شما را کسل می‌کند و از این‌که همیشه در مرکز توجه دیگران باشید، لذت می‌برید.

اگر بستنی موزی دوست دارید:
فردی آسان‌گیر هستید و به‌راحتی خودتان را با شرایط جدید تطبیق می‌دهید. دست و دلباز هستید و صداقت و همدلی شما زبانزد خاص و عام است.

اگر بستنی با طعم قهوه دوست دارید :
حافظه? خوبی دارید؛ هیچ‌وقت اسم‌ها و وقایع گذشته را فراموش نمی‌کنید. زیاد به گذشته فکر می‌کنید و از مرور کردن خاطرات لذت می‌برید. تا حدی درون‌گرا هستید و احساسات خود را به‌راحتی بروز نمی‌دهید.




ارسال توسط نشریه حضور

آقایان و خانم ها میدانید امروز چه روزی است !

این پرسشی بود که دکتر جلیلی مسئول تیم هسته ای کشورمان در آغاز یکی از نشست های کاری اجلاس بغداد از نمایندگان 1+5 پرسید. سوال غیرمنتظره بود و اعضا و نمایندگان تیم های مذاکره کننده 1+5 که نمی دانستند این سوال چه ربطی به موضوع مذاکرات دارد، با تعجب پاسخ دادند «امروز چهارشنبه 23 می 2012 است» و دکتر جلیلی گفت « و سوم خرداد، یعنی دقیقا همان روزی که 30 سال پیش خرمشهر را از اشغال عراق دوران صدام آزاد کردیم» و سپس توضیح داد که چگونه در آن جنگ 8 ساله کشورهای متبوع گروه 1+5 و همه قدرت های ریز و درشت در دنیای بلوک بندی شده آن روزها، با تمامی تجهیزات و ماشین های جنگی و سیاسی و تبلیغاتی خود به حمایت از صدام وارد کارزار شده بودند، تانک های لئو پارد آلمانی، چیفتن های انگلیسی، موشک های اگزوسه و جنگنده های میراژ و سوپراتاندارد فرانسوی، هواپیماهای میگ و موشک های اسکادبی روسی، بمب های شیمیایی آلمانی و انگلیسی، موشک های سایدبایندر و هواپیماهای آواکس آمریکایی، دلارهای سعودی و کویتی و اماراتی و... در اختیار رژیم بعثی صدام بود و ما به قول حضرت امام راحلمان(ره) تنهای تنها بودیم ولی می بینید که آن عقبه سخت و نفس گیر را با پیروزی پشت سر گذاشته ایم و امروزه صدام کجاست؟ و ما در کدام نقطه ایستاده ایم؟... امروز در سالروز آزادی مقتدرانه خرمشهر و درحالی که حاکمیت عراق به مردم مظلوم آن و دوستان استراتژیک ما بازگشته است در قصر صدام با شما به مذاکره نشسته ایم» دکتر جلیلی در ادامه می گوید؛ « آن روزها که همه دنیا در یکسو و ایران اسلامی در سوی دیگر ایستاده بود، تسلیم زورگویان غربی و شرقی و حامیان منطقه ای آنها نشدیم بنابراین نباید انتظار داشته باشید امروز که در اوج اقتدار هستیم به کسی باج بدهیم و در مقابل خواسته های غیرقانونی و زورگویانه آنان تسلیم شویم- نقل به مضمون».




ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : چهارشنبه 91/3/10

یادتان هست نوشتم که دعا می‌خواندم/ داشتم کنج حرم جامعه را می‌خواندم

از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد/ محکمات کلمات تو مسلمانم کرد

کلماتی که همه بال و پر پرواز است/ مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است

کلماتی که پر از رایحه غار حراست/ خط به خط جامعه آیینه قرآن خداست

عقل از درک تو لبریز تحیر شده است/ لب به لب کاسه ظرفیت من پر شده است

همه عمر دمادم نسرودیم از تو/ قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو

من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم/ عرق شرم به پیشانی دفتر دارم

شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو/ فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو

دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد/ شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد

بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم/ رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم

تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران/ دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران

من زمین گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست/ کلماتم کلماتی‌ست حقیر ای باران

یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود/ یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران

نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم/ مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران

ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد/ ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران

پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب/ ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران

سامرا قسمت چشمان عطش خیزم کن/ تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران

بگذارید کمی از غم‌تان بنویسم/ دو سه خط روضه از این درد نهان بنویسم

گریه بر داغ شما عین ثواب است ثواب/ بار دیگر پسر فاطمه و بزم شراب....

سید حمیدرضا برقعی




ارسال توسط نشریه حضور
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >

اسلایدر