سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه حضور
با سلام ... به وب سایت نشریه حضور خوش آمدید ... تلفن تماس 09198269507

 
تاریخ : سه شنبه 91/5/3

نقد چیست؟
نقد چیزی را برگزیدن و نظر کردن و ارزیابی است تا سره از ناسره و نیک از بد شناخته شود. برخی آن را عیب جویی مثبت و لازمه‏ ی به گزینی میدانند. گاهی هم به شناخت آگاهانه آثار نقد می‏گویند. پس نقد سنجش و ارزیابی و داوری اندیشه ها و برداشت ها است.

نقاد یا نقد کننده کیست؟
نقاد کسی است که قدر و بهای هر یک از آثار را تعیین می کند. برای مردم عادی بد و خوب و غث و سمین آثار میسر نیست. لازمه نقادی ارزشیابی درست هر اثر و لازمه ارزشیابی درست هر اثر ؛ شناخت درست آن است. نقد کننده باید احساسی نیرومند داشته باشد تا تناسب ها ، هماهنگی ها ، زشتی ها و ناهماهنگی ها را احساس کند.

فایده نقد و انتقاد چیست؟

بهره گیری بیشتر از اثر مورد انتقاد و شناخت بهتر زیبایی ها و لطایف آن اثر است.

 
چه نکاتی باید در نقد خوب رعایت شود؟

1.      صداقت: نقاد باید دریافت شخص خود را ملاک عمل قرار دهد بی آنکه تحت تاثیر محیط باشد. ضمناً نقاد باید استقلال رای داشته باشد و با وجدانیات خود صادق.

2.      شجاعت: بسیار اتفاق می افتد که داوری یک محیط درباره یک اثر چنان نقاد را مورد تاثیر قرار می دهد که جرات و شهامت اظهار نظر و ابراز رای و عقیده در برار قضاوت محیط از او سلب می شود.

3.      بی طرفی: نقد کننده باید مثل یک قاضی خود را از تاثیر عواملی که قدرت قضاوت و تشخیص او را تحت تاثیر قرار می‏دهد حفظ کند.

4.      انصاف: نقد کننده خوب باید منصف نیز باشد ، یعنی همان طور که معایب و نقاط ضعف اثر را نشان میدهد ، زیبایی و نقاط قوت اثر را هم بیان کند.

5.      روشنی بیان: نقاد باید با استفاده از نشانه های سجاوندی (آنچه نوشته را زیبا و مرتب می سازد) متنی روشن پدید آورد.

6.      سازنده باشد: نقد باید جنبه سازندگی داشته باشد ، بدین معنی که نقد کننده باید راه عملی برای رفع معایب نشان دهد.




ارسال توسط نشریه حضور

زاهدی گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد...

اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد. او گفت‌ای شیخ خدا می‌داند که فردا حال ما چه خواهد بود!

دوم مستی دیدم که... افتان و خیزان راه می‌رفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی. گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده‌ای!؟

سوم کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا اورده‌ای؟ کودک چراغ را فوت کرد و ان را خاموش ساخت و گفت: تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟!

چهارم زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت می‌کرد. گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن.

گفت من که غرق خواهش دنیا هستم چنان از خود بیخود شده‌ام که از خود خبرم نیست تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟!




ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : پنج شنبه 91/4/15

فرم درخواست گدایی نمره از استاد

اولین باری که شنیدم باور کردنش برام سخت بود

با یکی از دوستان در دانشگاه تهران تماس گرفتم و با کمک چند واسطه فهمیدم که انگار داستان صحت داره.

یکی از اساتید دانشگاه تهران چند سال قبل بدعت جدیدی در سیستم آموزش قرار دادن و اونم اینه که اگه دانشجویی بنا به هر دلیلی ( که دلیلش اصلا برای استاد محترم مهم نیست ) چند نمره ای از حد مطلوب خودش کمتر بگیره و نیاز مبرم به گرفتن چند نمره اضافی داشته باشه باید یک فرم به اسم "فرم درخواست متکدیانه نمره " رو پرکنه و خودش و یه شاهد اونو امضاء و با اثر انگشت تایید کنن.

برای دیدن این فرم اینجا رو کلیک کنین




ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : یکشنبه 91/4/4

امروزه دود قلیان این خواهران اراذل و اوباش کمتر از دود قلیان برادران لات سبیل در رفته نیست. دعوا طلبی، خشونت و قساوت قلبی ایشان هم وقتی پایش بیفتد حیرت انگیز است و ...

اما عجیب است که با اینهمه آزادی که دارند هیچ گاه به اندازه یک دختر روستایی که در سنین پایین، طبق رسم و سنت جامعه خود ازدواج می کند و سرگرم بچه داری و خانه داری می شود، خوشبخت و آرام نیستند.خنده های بلند و چهره غرق به آرایش و تیپهای عجیب و غریبشان دیگر آنقدرها فریبنده نیست که بتواند تشویش خاطر ،افسردگی و احساس بدبختی اینها را پنهان کند.

 این اوباش و اراذل لطیف و عجیب الظاهر، از دنیای مردها، خشونت و بی پروایی در ابتذال را گرفته اند و از دنیای زنانه خودشان هم تنها طنازی و جلوه گری را حفظ کرده اند. در حقیقت نه نجابت، عاطفه و لطافتهای اخلاقی زنان را دارند که یک مرد را برای یک عمر نسبت به خود متعهد و دلسوز در نقش همسری نگه دارند و نه استغناء و قدرت مردها را دارند که به توجه، حمایت و رسیدگی جنس مخالف نیاز نداشته باشند. اینها هم از زنان کمترند و هم از مردها که همیشه سعی در رقابت با آنها را دارند عقب مانده اند.

 اغلب مردهایی که با این دسته از خواهران اوباش و اراذل وقت خود را به تفریح سپری می کنند، اگر (با وجود اینهمه بدبینی که از رفتار همین زنان نسبت به کل زنان پیدا کرده اند)حاضر شوند تن به ازدواج دهند دنبال زنی نجیب از طایفه ی زنان عفیف و دست نخورده اند. زیرا مردها بیشتر از آنکه شیفته طنازیهای زنانه باشند شیفته رقت قلب و لطافتهای اخلاقی زنانند که برایشان آرامش به ارمغان بیاورد و طعم خوش سرپرستی و دلسوزی و شفقت برای خانواده را به آنها بچشاند.

اما این دردسرها وقتی پیدا شد که برای احیای حقوق زنان، حمایتها و مراقبتها را کم کردیم و به جای سرمه کشیدن در چشمشان کورشان کردیم. مادرهایی که دخترانشان را اینگونه تربیت کردند به خیال خود آنها را برای آزاد بودن و رهایی از زیر ظلم مردان مجهز به قوای لازم می کنند حال آنکه هنرهای لازم برای شاد و خوشبخت زیستن را از آنها دریغ کردند و تنها از دنیای مردها بدبختی هایشان را به زندگی دختران خود اضافه کردند نه توانمندیها و استعدادهایشان را، چرا که این چیزها انتقال دادنی نبود.

البته و صد البته که بی سواد بودن، جاهل و نادان بار آمدن، ساده لوح و بی مهارت در روابط اجتماعی ماندن، و از این قبیل هنر نداشتن ها به بهانه عفت و حفظ ناموس و ... مطلوب نیست و به همان اندازه که برای مردان عیب است برای زنان نیز عیب است. اما پیشرفت کردن در امور فرهنگی ، اجتماعی، ... چه ربطی به ابتذال و آزادیهای ضد انسانی دارد؟

وقتی نمونه های بسیار زیادی از زنان تحصیلکرده ، خوشفکر، خلاق، تولید کننده و ... داریم که با وجود شخصیت عالی علمی و کاری، بسیار هم عفیف و خانواده دار هستند چرا باز هم فریب اوباش و اراذلی که فقط دشمن اخلاق و تربیت هستند را بخوریم و بی بندوباریشان را آزادی بنامیم تا در اجرای قانون علیه اینها تردید داشته باشیم؟! بی بند و باری و ترویج بی حجابی هیچگاه به نفع زنان نبوده و نیست که بخواهیم به اسم آزادی و احیای حقوق زنان از آن دفاع کنیم یا در مقابل معترضین غربی انفعال نشان دهیم. آنها می خواهند طعم خواری و خفت زنان غربی را به ذائقه زن ایرانی هم بچشانند تا دیگر هیچ حرمتی برایش باقی نماند.

زنان سبکسر خیابانی شاید برخی لذتهای زودگذر را بیشتر از دیگران تجربه کرده باشند اما هیچگاه طعم احترام یک زن واقعی بودن را نچشیده اند. آنها  نمی فهمند چرا مردها به احترام حضور یک زن عفیف اعمال و گفتار خود را بیشتر مورد مراعات و ملاحظه ی اخلاقی قرار می دهند . نمی دانند هر چه به این سبکسریها و لودگی ها بیشتر تن می دهند بیشتر سقوط می کنند.




ارسال توسط نشریه حضور
تفاوت کشورهای ثروتمند و فقیر در چیست؟
تفاوت در رفتارهایی است که در طول سال‌ها، فرهنگ و دانش نام گرفته است.
وقتی که رفتارهای مردم کشورهای پیشرفته و ثروتمند را تحلیل می‌کنیم، متوجه می‌شویم که اکثریت غالب آنها از اصول زیر در زندگی خود پیروی می‌کنند:
وحدت
نظم پذیری
عشق به کار
مسئولیت پذیری
اخلاق بعنوان اصل پایه
احترام به قانون و مقررات
احترام به حقوق شهروندان دیگر
میل به ارائه کارهای برتر و فوق‌العاده
تحمل سختی‌ها به منظور سرمایه‌گذاری روی آینده
و ...
اما در کشورهای فقیر تنها عده قلیلی از مردم از این اصول پیروی می‌کنند.
در کشور ما کسی که زیاد کار کند تراکتور نامیده می شود.
کسی که اخلاقیات را رعایت کند پاستوریزه خواهد گرفت.
کسی که به قوانین احترام بگذارد بچه مثبت است.
انسانهای منظم افراد خشک و بی حال هستند.
افراد قالتاق، آدمهای زرنگ خوانده می شوند.
همه به دنبال یک شبه رفتن ره صد ساله
و ...
بیایید از خودمان شروع کنیم.
و از همین لحظه...
ما ایرانیان فقیر هستیم نه به این خاطر که منابع طبیعی نداریم یا اینکه طبیعت نسبت به ما بی رحم بوده است، ما فقیر هستیم برای اینکه رفتارمان چنین سبب شده است. ما برای آموختن و رعایت اصول فوق که توسط کشورهای پیشرفته شناسایی شده است، فاقد اهتمام لازم هستیم.
اگر شما این پست را به دیگران توصیه نکنید:
بدبختی بر سرتان آوار نمی‌شود،
از محل کارتان اخراج نمی‌شوید،
اتفاقی برای شما نمی‌افتد،
و مریض هم نخواهید شد.

اما خداییش دلتون میاد توصیه نکنید ....




ارسال توسط نشریه حضور
<      1   2   3      >

اسلایدر