مرد رفته گر آرزو داشت برای یکبار هم که شده موقع شام با تمامی خانواده اش دور سفره کوچکشان باشد و با هم غذا بخورند .
او بیشتر وقت ها دیر به خانه میرسید و فرزندانش شامشان را خورده و همگی خوابیده بودند .
هر شب از راه نرسیده به حمام کوچکی که در گوشه حیاط خانه بود میرفت و خستگی و عرق کار طاقت فرسای روزانه را از تن می شست.
تنها هم سفره او همسرش بود که در جواب چون و چرای مرد رفته گر ، خستگی و مدرسه فردای بچه ها و اینجور چیزها را بهانه می کرد
و همین بود که آرزوی او هنوز دست نیافتنی می نمود.
یک شب شانس آورد و یکی از ماشین های شهرداری او را تا نزدیک خانه شان رساند
او با یک جعبه شیرینی و چند تا پاکت میوه قبل از چیدن سفره شام به خانه رسید.
وقتی پدر سر سفره نشست فرزندان هر یک به بهانه ای با پدر شام نخوردند.
دلش بدجوری شکست وقتی نیمه شب با صدای غذا خوردن یواشکی بچه ها از خواب بیدار شد و گفتگوی آنها را از آشپزخانه شنید:
"چقدر امشب گشنگی کشیدیم ! بدشانسی بابا زود اومد خونه. با اون دستاش که از صبح تا شب توی آشغالهای مردمه . آدم حالش بهم میخوره باهاش غذا بخوره "
به یاد دارم زمانی که آن سونامی تاریخی و فاجعه بار در ژاپن روی داد، مدام اینباکس ایمیل هایم پر می شد از تعریف و تمجید مردم و مسئولین ژاپن،
در این مجال بحثی روی مسئولین ندارم، هر چند گزارش هایی که بدست می رسد حاکی از این است که نهایت تلاش در راستای کمک رسانی صورت پذیرفته و می پذیرد،
ولی اصل بحث من روی مردم است، رویکرد فرهنگی این ماجرا...
چطور است که در زلزله ژاپن مدام عکس های مختلف در تعریف و تمجید فرهنگ بالای مردمان این کشور به دست می رسید، برای نمونه ایمیلی بود که در آن روزها دست به دست چرخید و شد یکی از داغ ترین خبرهای روز! که آی مردم جهان، بدانید که زلزله در ژاپن آمد و مردم آواره شدند ولی در این میان هیچ کس به فروشگاه های آسیب دیده دستبرد نزد، و مدام عکس فروشگاه تخریب شده ولی غارت نشده، دست به دست بین مردم جهان چرخید!
فروشگاهی تخریب شده در شهری تخریب شده
این فروشگاه بعد از گذشت چند روز کاملا دست نخورده باقی مانده است، ژاپن نیست!!
شهر ورزقان از توابع آذربایجان، با مردمی ساده دل و با صفا که با بیرون آوردن هر جنازه ای از زیر آوار ،اشک تمامی مردم آن در داغ همسایه روان شد!
اینجا ایران است، همانجا که فعالان اجتماعی اش ، آلت دست رسانه اند، نه آنکه خود یک رسانه باشند!
اینجا ایران است، همانجا که مرغ همسایه اش همیشه برایمان غاز است!
اینجا ایران است، زلزله آمده، فروشگاهی تخریب شده، مردمانی آواره گشته اند ولی هیچ کس تعدی به اموال دیگری نمیکند،
اینجا ایران است، برای همین این عکس ایمیلی نمی شود که دست به دست بچرخد و به سمع و بصر تمام جهان برسد و همه بدانند اگر در ژاپن، استغنای اقتصادی دولت مانع از چپاول شد، اینجا اعتقاد و ایمان مردمی مانع چپاول شد ...
فکر میکنی تا حالا ما آدمها با تمام استعداد و خلاقیتمان از خاک چه چیزهایی تونستیم درست کنیم؟!
ظروف سفالی و گلی؟!
سرامیک؟!
آجر؟!
فکر نکنم چیز دیگهای توی چنته ما باشه!
تاحالا دقت کردی خدا از توی همین خاک چیا درست کرده؟
انواع گلها با رنگهای خیره کننده!
انواع میوهها با هزاران رنگ گوناگون و طعمهای مختلف.
انواع درختان با زیبائیهای فراوان!
و …
راستی من و شما هم از خاکیم!
از خاکهای مادی آفرینش که چیز زیادی نتونستیم درست کنیم اما با این خاک درونمان چه کردیم؟
چه گلهایی از خوبی و زیبائی در وجودمان پرورش دادیم که عطرشان شادی بخش اطرافیانمان باشد؟
چه درختان بزرگ و سرافرازی در زمین خداییمان ریشه دواندهاند که هر حادثهای ایمانش را نلرزانده باشد؟!
و چه علفهای هرزی که با غفلت ما فرصت رشد پیدا کردهاند و از دلمان سربرآوردهاند؟!
شجره ملعونه
شهید علیرضا مرادی شهادتت مبارک
بیانیه محکومیت اعدام شیخ مجاهد شهید نمر باقر النمر
محرمان محرم (روضه)
محرمان محرم (اشک)
محرمان محرم (سفیر غریب)
به مناسبت فاجعه ی خونین منا
حلیم بودیم برای حلیم خوردن
\گمنام چو مادر\
ماتریس متقارن ادبی
کاش نمازهایم نماز شود!!!
مدل کسب و کار الاغ مرده
اصلاحات انگلیسی
دربست بهارستان ...
[همه عناوین(492)]