سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه حضور
با سلام ... به وب سایت نشریه حضور خوش آمدید ... تلفن تماس 09198269507

شب آرزوها...اولین شب جمعه ماه رجب را شب لیلة الرغائب نامند

در این شب بزرگی‌ات می‌شود آرزوهایت

کوچک که بودی برای داشتن بهترین اسباب بازی های دنیا دعا می کردی.برای خانه ای پر از خوراکی ،برای کمی بیشتر تاپ سواری ...یادت هست؟بزرگ تر که شدی آرزو برایت قبول شدن امتحان و دانشگاه رفتن،کار و در آمد بود.به یاد داری؟ امروز هم... نمی دانم.نمی دانم دنیای آرزوهایت امروز تا کجا فکر می کند و دلداده کدام آیین است،نمی دانم حواس دلت امروز زمام دار چه کسانی است ..تا کجا تقوا دارد و چقدر مهربان است....اما لیلةالرغائب را مراقب آرزوهایت باش...

... بقیه اش رو هم جون من بخون حیفه ...


ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : دوشنبه 90/2/12

مرد را به عقلش نه به ثروتش

زن را به وفایش نه به جمالش

دوست را به محبتش نه به کلامش

عاشق را به صبرش نه به ادعایش

مال را به برکتش نه به مقدارش

خانه را به آرامشش نه به اندازه اش

اتومبیل را به کارائیش نه به مدلش

غذا را به کیفیتش نه به کمیتش

درس را به استادش نه به سختیش

دانشمند را به علمش نه به مدرکش

مدیر را به عملکردش نه به جایگاهش

نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش

شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش

دل را به پاکیش نه به صاحبش

جسم را به سلامتش نه به لاغریش

سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش




ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : دوشنبه 90/2/5

آکواریوم

یه دانشمند یک آزمایش جالب انجام داد...


کلیک کن بخون ..... میگم بخون بخون ..... خوبه برات


ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : دوشنبه 90/1/29

فقر چیست؟؟؟؟؟؟؟؟

میخواهم بگویم
-فقر همه جا سرک می کشد...
- فقر گرسنگی نیست...
- فقر عریانی هم نیست...
- فقر گاهی زیر شمش های طلا خود را مخفی می کند...
- فقر چیزی را نداشتن است، ولی آن چیز پول نیست، طلا و غذا نیست...
- فقر ذهن را مبتلا می کند...
- فقر  بشکه های نفت را در عربستان تا ته سر می کشد.
- فقر همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته یک کتابفروشی می نشیند.
- فقر تیغه های برنده ماشین بازیافت است که زباله های برگشتی را خرد می کند.
- فقر کتیبه سه هزار ساله ای است که بر روی آن یادگاری نوشته اند...
- فقر پوست موزی است که از پنجره اتومبیل به خیابان انداخته می شود.
- فقر همه جا سرک می کشد
- فقر شب را بی غذا سر کردن نیست.
«فقر روز را بی اندیشه سر کردن است.»




ارسال توسط نشریه حضور

س

آیا می دانستید که گاهی به هم می رسیم و می گوییم 120 سال زنده باشی یعنی چه و از کجا آمده؟

 برای چه نمی گوییم 150 سال یا 100 سال در ایران و در زمان ماقبل هجوم اعراب به ایران سال کبیسه را به این صورت محاسبه می کردند که به جای اینکه هر 4 سال یکروز اضافه کنند (که البته اضافه هم می کردند) هر 120 سال یک ماه را جشن می گرفتند و کل ایران این جشن برپا بود و برای این که بعضی ها ممکن بود یکبار این جشن را ببینند و عمرشان جواب نمی داد تا این جشن ها را دوباره ببینند، به همین دلیل دیدن این جشن را به عنوان بزرگترین آرزو برای یکدیگر خواستار بودند و هر کسی برای طرف مقابل آرزو می کرد تا آنقدر زنده باشی که این جشن باشکوه را ببینی و این به صورت یک تعارف و سنتی بی نهایت زیبا درآمد. که وقتی به هم می رسیدند بگویند 120 سال زنده باشی.




ارسال توسط نشریه حضور
<      1   2   3   4      >

اسلایدر