سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه حضور
با سلام ... به وب سایت نشریه حضور خوش آمدید ... تلفن تماس 09198269507

 
تاریخ : چهارشنبه 91/3/10

یکی بود ، یکی نبود. آن یکی که وجود داشت ، چه کسی بود؟ همان خدا بود وغیر از خدا هیچکس نبود. این قصه را جدی بگیرید که غیر از خدا هیچ کس نیست.

درسطح داخلی معده سی وپنج میلیون غده کوچک وجود دارد کار این غده ها تولید اسیدی است که هضم غذا را ممکن می سازد این اسید آن قدر سوزان است که اگر روی پوست دست بریزد تاول میزند.اما این اسید به معده با همه ظرافتش آسیبی نمی زند!

ای با همه در حدیث، گوشِ همه کر       وِی با همه در حضور و چشم همه کور 

درچشم انسان هفت پرده وجود دارد که یکی از آنها پرده شبکیه است.در ساختمان این پرده شش هزار سنگ ریزه مخروطی شکل به کار رفته وسی وشش هزار سنگ ریزه استوانه ای شکل سطح آن را مفروش کرده.

دیده را فایده آن است که دلبر بیند         ور نبیند، چه بُوَد فایده بینایی را

حجم خون تلمبه شده توسط قلب در مدت یکسال .معادل دو میلیون و ششصد هزار لیتر میشود.همچنین در پنجاه سال ،دو میلیارد مرتبه کار می کند که در این مدت سیصد هزار تن خون را تلمبه میکند .با این کار مدوام وبدونه وقفه،آیا تا حال قلب شما به روغن کاری نیاز پیدا کرده؟ و....

آن دل که به یاد تو نباشد دل نیست       قلبی که به عشقت نطپد جز گِل نیست

آیا با همه اینها نباید چنین خدایی را شناخت؟
آیا نباید شکر گذار چنین خدایی بود ؟چقدر در خود مطالعه کردیم تا قدمی به خدایی خود نزدیک بشویم؟




ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : یکشنبه 91/3/7

بی خودی پرسه زدیم
صبحمان شب بشود ...
بی خودی حرص زدیم
سهم مان کم نشود ...
ما خدارا با خود سر دعوا بردیم
وقسم ها خوردیم
ما به هم بد کردیم
ما به هم بد گفتیم
ما حقیقت ها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم
که زرنگی کردیم
روی هر حادثه ای حرفی از پول زدیم
از شما می پرسم
ما که را گول زدیم؟؟؟؟؟




ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : پنج شنبه 91/3/4
ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : چهارشنبه 91/3/3

اولین اصل، یادگرفتن تعدادی لغت پرملاته! هرچی بیشتر بدونید بهتره اما اگر مغزتون زیاد کشش نداره همین چهارتا رو حفظ کنید: سیناپس ، پارادایم، نوستالژیک و دیالکتیک .معنی اش زیاد مهم نیست فقط کافیه هر چند جمله در میون مقداری از این کلمات- به میزان دلخواه- بکار ببرید البته موظب باشید  دز آن را زیاد بالا نبرید که تابلو می شود!

ریش پرفسوری گرچه اپیدمی شده ولی هنوز هم جواب می ده!  ریش پروفسوری می تونه یک کارگر ساده رو به یک شهروند فرهیخته تبدیل کنه!

غر بزنید! غر زدن به وضع مملکت یکی از ارکان مهم و شاید مهمترین رکن روشنفکری باشه. به هر چیزی که فکرتون می رسه غر بزنید مهم نیست به چی فقط غر بزنید مثال:
اگر بارون نمیاد از بارونهای لندن تعریف کنید و بر پدر مملکت بی آب و علفمون لعنت بفرستید!
اگر بارون میاد از هوای صاف و آفتابی تگزاس تعریف کنید و بگید :" تف به این مملکت گل وشل"!

مدام از پیشرفت خارج تعریف کنید! طوری که انگار 80 سال توی لس آنجلس زندگی کرده اید ..مثلاً بگید اونجا نون بربری تو بسته بندی های استریل عرضه میشه!

کراوات خیلی مهمه حتی اگه می خواهید تا سبزی فروشی سرکوچه بروید کراوات بزنید. حتی اگر می خواهید با پیژامه بروید باز کراوات را بزنید! برای اینکه در ذهنتان ملکه شود می توانید شبها با کراوات بخوابید!

اگر در مهمانی خواستید دستشویی بروید و آنجا دستشویی فرنگی نداشتند به شدت از صاحبخانه گلایه کنید و خودتان را ناراحت نشان دهید.

پیتزا دیگه دمده شده، سعی کنید اسم غذا هایی رو حفظ کنید که بقیه حتی نمی تونند تلفظش کنند.
مثال: فوندی بورگینیون، تاوزند آیلند و...البته اگر توی رستوران بودید قبل از به زبان آوردن این کلمات ابتدا دستتون رو داخل جیبتون کنید و یک چرخ بدهید اگر به چیزی برخورد نکرد احساس تشنگی کنید ویک لیوان آب سرد سفارش بدهید!

داشتن یک وبلاگ ضروریه . البته اگر هنوز فرق بین کیس و مانیتور رو نمی دونید بروید به پاراگراف بعدی!
قالب وبلاگ باید حتماً سیاه باشه. سیاه نمادی است از خفقان ژرفنای درونی و فریادی از فراسوی فراخنای تاریکی های ظلمانی! اسم وبلاگ هم باید یکی از این ها باشد: فریاد بی صدا، اسیر حجم خلوت بی کسی، غریب غروب غربت غارغار! برای مطالب توش هم میتونید یک کتاب از احمد شاملو بگذارید بغل دستتون و هر هفته یه صفحه ازش رو تایپ کنید بریزید تو حلق وبلاگ!

از زمان قدیم خیلی تعریف کنید. مخصوصاً بگید اون موقع همه چیز خیلی ارزون بوده مثلاً تویوتا کمری 3 قرون بوده! البته سعی کنید به مغزتون یه مقدار بیشتر فشار بیاورید و مثال بهتری بزنید.

سعی کنید عینکی شوید. عینک سمبل مطالعه ی زیاده ! اگر حوصله مطالعه ندارید یک روش سریعتر هم وجود داره: 2 دقیقه به جوشکاری با دقت نگاه کنید!

ترانه های خارجی گوش بدهید. هرچی غیر مجاز تر باشه بهتره! اگر نانسی گوش میدید نشون میده که تمام مراحل روشنفکری رو با موفقیت پشت سر گذاشته اید!

وقتی در مورد رییس جمهور های خارجی صحبت می کنید بگویید: " آقای اوباما" یا "پرزیدنت اوباما"

یک سگ بخرید. اصولاً معاشرت با سگ جماعت تاثیر زیادی در ارتقای سطح روشنفکری داره!

اگر دختر هستید باید مانتوی شما تنگ باشد! تنگ تر از بقیه ! خیلی تنگ! اونقدر که موقع غذا خوردن مجبور شوید دکمه های جلوی آن را به صورت موج مکزیکی به ترتیب باز و بسته کنید تا لقمه پایین برود!

و بالا خره مانیفست روشنفکری ...
کتاب های فروغ فرخزاد، صادق هدایت ، سروش و گوگوش کتب اربعه ی روشنفکران محسوب می شوند.
حالا خیلی به آخری گیر ندید بیشتر با سی دی حال می کنه!




ارسال توسط نشریه حضور

آقا سلام! بغض بدی مانده در گلوم

آورده اند سمت شما مرتدان هجوم

دجّال های فتنه به این شهر آمدند

دیدند با توایم همه قهر، آمدند

همسایه بسکه سنگ به همسایه زد امام!

شاهینِ فتنه بر سرمان سایه زد امام!

شیطان زبان گشوده به بی حرمتی تو را

در حیرتم گرفته عجب غربتی تو را

از بس گناه جامعه ما کبیره شد

شیطان فتنه کفر فروش عشیره شد

این شهر کوفه خیز عجب بی وفا شده است

این سرزمین غرور تو را کربلا شده است

هی حرف پشت حرف بگو سنگ پشت سنگ

پیشانی مرام تو را آشنا شده است

با دشنه ی ترانه به جنگ تو آمدند

هی واژه واژه نیزه به سویت رها شده است

از سوزشان به حیثیتت حمله کرده اند

در خیمه ی حریم تو آتش به پا شده است

یک روز دشمنت حرمت را خراب کرد

امروز گوشه گوشه زمین سامرا شده است

غم نیست ای امام، زمان دست شیعه است

ایران که هیچ، نبض جهان دست شیعه است

خون علی است در رگ ما موج می زند

این لشگر شماست اگر فوج می زند

رودیم و موجهای خروشان می آوریم

با اشک هایمان همه طوفان می آوریم

مثل همیشه مست کلام هدایتت

با هر فراز جامعه ایمان می آوریم

از سامرا به شیعه ی خود یک اشاره کن

مردانی از قبیله سلمان می آوریم

سربازهای پا به رکابی برایتان...

اصلا سپاهی از خود ایران می آوریم

مردانت از تمام زمین جمع می شوند

ما نیز پرچمی ز خراسان می آوریم

این شیعه تن به فتنه ی رنگین نمی دهد

این آسمان مجال به شاهین نمی دهد

شعر از محسن ناصحی




ارسال توسط نشریه حضور
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

اسلایدر