سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه حضور
با سلام ... به وب سایت نشریه حضور خوش آمدید ... تلفن تماس 09198269507

پرسش: در سلام آخر زیارت عاشورا که می گوییمالسلام علی (((علی))) بن الحسین (ع) منظور از این علی کیست؟


پاسخ: در این زمینه دو نظریه عمده وجود دارد: عده ای معتقدند که مراد از "علی بن الحسین (ع)"  امام سجاد(ع) است و برخی دیگر معتقدند که جناب علی اکبر(ع) مراد این فقره زیارت عاشورا است.

هر کدام از این دو گروه برای نظریه خود توجیه و استدلال هایی دارند که در اینجا به موارد مهم آن اشاره می شود.

ما بدون آن که اصرار بر طرف خاصی از این اقوال داشته باشیم به نظرمان ترجیح با قول کسانی است که علی بن الحسین (ع) در زیارت عاشورا را به امام سجاد(ع) تفسیر می کنند.


کسانی که قائل هستند مراد جناب علی اکبر(ع) است چنین استدلال می کنند:


1. این دعا در مقام ذکر شهدای کربلا است؛ لذا مراد از "علی بن الحسین (ع)" همان "علی اکبر (ع)" است که در آن روز به شهادت رسید اند.

در مقابل این استدلال بایستی متذکر شویم اگر چه این قسمت دعا در مقام ذکر شهدای کربلا است، ولی به خاطر اشاره به مقام امامت و جایگاه ویژه امام سجاد(ع) و امامت آن حضرت پس از امام حسین(ع) و با توجه به این که امام سجاد(ع) در واقعه عاشورا حضور داشته اند، بعید به نظر نمی رسد که در این قسمت زیارت عاشورا تصریح به نام آن امام شده باشد وگرنه با تعبیر "وعلی أولاد الحسین (ع)" اشاره به جناب علی اکبر(ع) می شود و نیازی به ذکر جداگانه نام ایشان با این امتیاز نیست. به عبارت دیگر به نظر می رسد که امتیاز در ذکر این نام، بیشتر برازنده مقام عصمت باشد. مگر حضرت ابوالفضل هم فرزند امام علی(ع) و برادر امام حسین(ع) نیستند؟ چرا نام ایشان به طور مستقل نیامده است!؟ در حالی که نمی توان گفت ایشان از نظر مراتب و درجات از جناب علی اکبر(ع) پایین تر هستند.


2. به قرینه زیارات دیگر امام حسین(ع) از جمله زیارت آن حضرت در اول و نیمه رجب، نیمه شعبان و ...، که پس از سلام دادن بر امام حسین(ع)، جناب علی اکبر (ع) را خطاب قرار داده و به ایشان سلام می دهند، پس این جا هم مراد جناب علی اکبر (ع) است.

در جواب از این استدلال، لازم به ذکر است که از یک نکته مهم در این استدلال غفلت شده و آن این که آن زیارات دیگر، زیارات از نزدیک است؛ یعنی کسی که داخل حرم مطهر امام حسین(ع) است بایستی این گونه زیارت کند؛ برخلاف زیارت عاشورا که زیارت از راه دور است و برای کسانی که نمی توانند در حرم مطهر آن امام حاضر شوند و می خواهند به ثواب زیارت برسند. بنابراین متصور است که زیارت از نزدیک با زیارت از راه دور تفاوت داشته باشد، به خصوص حضرت علی اکبر(ع) که در کنار پدر بزرگوارشان امام حسین(ع) مدفون هستند.


بعلاوه که می بینیم در آن زیارات دیگر امام حسین(ع) که زیارت از نزدیک است، بعد از زیارت خود امام(ع)، زیارت جناب علی اکبر(ع) و پس از آن زیارت سایر شهدای کربلا و سپس زیارت حضرت ابوالفضل(ع) آمده است؛ درست به همان شکلی که عملا زیارت از نزدیک آن مقامات ممکن است. چرا که امام حسین(ع) و جناب علی اکبر(ع) و جمع شهدا در مجموعه حرم امام حسین(ع) مدفونند و حضرت ابوالفضل(ع) در فاصله چند ده متری، حرم مستقل دارند.


این در حالی است که در زیارت عاشورا که زیارت از راه دور است پس از سلام دادن بر خود امام، با تعبیر "و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (ع)" به همه شهدا با این تعبیر اشاره شده است؛ فقط می ماند تعبیر" و علی علیّ بن الحسین (ع)" که آن هم ظاهراً تصریح به امامت امام سجاد(ع) است که در عاشورا حضور داشته اند.

علاوه بر این، همانطور که گذشت، همین که تصریح به نام حضرت ابوالفضل(ع) نشده و ایشان در زمره اصحاب ذکر شده اند، ظاهر در مطلب فوق در زیارت از راه دور است.

به همین بیان معلوم می شود که استدلال دیگری هم که به آن استناد می شود شاید تمام نباشد. استدلال سوم برای اثبات این که مراد جناب علی اکبر(ع) می باشد، این است که ایشان در پایین پای امام حسین(ع) و در یک ضریح دفن شده اند، لذا مراد از "علی بن الحسین (ع)" نیز ایشان می باشد.


همچنانکه گذشت، این نظم برای زیارت از نزدیک خوب است، ولی زیارت عاشورا به قرائنی که در بالا به آن اشاره شد، زیارتی از راه دور یا لااقل اعم از دور و نزدیک است. در زیارت از دور ترتیب مکانی مورد لحاظ نیست و تنها ترتیب در فضیلت ملحوظ خواهد بود. در ترتیب به حسب افضلیت مقامی و رتبه ای اگر نام حضرت علی اکبر(ع) بیاید، به نظر می رسد نام حضرت ابوالفضل(ع) هم می بایست می آمد.

این بر خلاف زیارتهایی است که ناظر به زیارت از نزدیک هستند. در آنجا ترتیب می تواند، بلکه طبیعی است که به حسب مکان دفن شهدا باشد.

 گمان می رود که مراد از "علی بن الحسین (ع)" در زیارت عاشورا امام سجاد(ع) است که در واقعه کربلا در روز عاشورا حضور داشته و پس امام حسین(ع) مقام والای امامت به ایشان رسیده و به همین خاطر با تصریح به امامت امام سجاد(ع) پس از امام حسین(ع)، پس از سلام بر امام حسین(ع) به آن بزرگوار سلام داده می شود و پس از آن به اولاد و فرزندان امام حسین(ع) که به شهادت رسیده اند و سپس به شهدای اصحاب امام.


نکته پایانی این که چه بسا تصریح به امام سجاد(ع)، در این فراز از دعا و زیارت عاشورا، خود تذکری به این مطلب داشته باشد که به دستگاه بنی امیه و به همه ستمگران و ظالمان به حقوق اهل بیت(ع) بفهماند که با این که همه تلاش شما بر این بود که خط امامت و رهبری اهل بیت(ع) و اولاد امام علی(ع) را از بین ببرید و به همین خاطر آن فاجعه خونبار عاشورا را به راه انداختید ولی بدانید که این خط امامت باقی است و پس از امام حسین(ع) مقام امامت و رهبری به امام سجاد(ع) منتقل شده و در واقع تلاش شما به هیچ نتیجه ای نرسیده است.




ارسال توسط نشریه حضور
ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : شنبه 93/7/26

بیست و چهارم ذی‌الحجه روز مباهله نام گرفته و روزی است بسیار گرامی و دارای فضیلت بسیار. در این روز که روز نزول آیه «تطهیر» نیز هست، خداوند مهر تأییدی دیگر بر ارزش‌ها و فضیلت‌های اهل بیت(ع) و جایگاه راستین آنان در درک و شناخت اسلام راستین را باز نمود.

 “خداوند اراده کرد که پلیدی را از شما خاندان دور بدارد و شما را بسیار پاک بدارد…”

پیامبر اکرم عبا بر دوش گرفته است و علی بن ابی‌طالب(ع)، فاطمه(س)، حسن و حسین(علیهما السلام) را زیر آن عبا گرد آورده است و در همان حال این جملات از سوی خداوند تعالی بر او نازل گشته است.

این واقعه در روز بیست و چهارم ذی الحجه اتفاق افتاده است. روزی که بنا شده بود، پس از مذاکرات بسیار پیامبر با مسیحیان نجران، بنا شده بود در مکانی با آنان گرد آید و مباهله کند.

مسیحیان نجران، پس از گفت‌وگوی بسیار، پیامبر با ایشان گفته بودند: «گفت‌و گوهای شما ما را قانع نمی کند. راه این است که در وقت معینی با یکدیگر مباهله نمائیم و بر دروغگو نفرین بفرستیم، و از خدا بخواهیم دروغگو را هلاک و نابود کند.» 

در این هنگام بود که حضرت جبرائیل نازل گردید، آیه مباهله را آورد و پیامبر را مأمور کرد تا با کسانی که با او مجادله می کنند و حق را نمی پذیرند به مباهله برخیزد:

«فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقـُل تعالوا نَدعُ ابنائنا وَ ابنائکُم وَ نِسائنا و نِسائکُم وَ انفُسَنا وَ انفُسَـکُم ثُمَّ نبتـَهـِل فـَنَجعل لعنه الله علی الکاذبین.» (آل عمران / آیه 61) «پس هرکه بعد از رسیدن به علم با تو محاجه کرد… پس بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان و خودتان را فرا خوانیم، آن‌گاه مباهله کنیم و لعنت خداوند را بر دروغ‌گویان قرار دهیم.»

چنین بود که دو طرف مذاکره ‌کننده رضایت دادند که بحث و گفت‌وگو را پایان دهند و قرار بر این شد که فردای آن روز برای اثبات حقانیت خود با یکدیگر مباهله نمایند و از خداوند بخواهد که دروغگویان را عذابی نازل کند و به کیفر برساند.

اکنون بیست و چهارم ذی الحجه است و روز مباهله فرا رسیده است. پیامبر اسلام فاطمه را به مصداق «نسائنا»، حسن و حسین را به مصداق «ابنائنا» و علی را به مصداق «انفسنا» (که نفس و خویشتن پیامبر اسلام است) فراخوانده و آنان را در زیر عبای خویش و در محضر پروردگار خویش گردآورده، این عزیزترین کسانش را تا چون گواهی بر صدق رسالتش به مباهله با مسیحیان بیرون رود. و در همین لحظه فرشته وحی آیه تطهیر را بر او نازل می‌کند که:

«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» / «خداوند اراده کرد که پلیدی را از شما خاندان دور بدارد و شما را بسیار پاک بدارد.»

و چنین بود که وقت مباهله فرا رسید. قبلاً پیامبر و هیئت نمایندگی «نجران»، توافق کرده بودند که مراسم مباهله در نقطه ای خارج از شهر مدینه، در دامنه صحرا انجام بگیرد. پیامبر از میان مسلمانان و بستگان خود، فقط چهار نفر را برگزیده است که در این حادثه تاریخی شرکت نمایند. زیرا در میان تمام مسلمانان، نفوسی پاک تر، و ایمانی استوارتر از ایمان این چهار تن، وجود ندارد.

پیامبر در حالی رهسپار محل قرار شد که حضرت حسین (ع) را در آغوش و دست حضرت حسن (ع) را در دست داشت، فاطمه (س) به دنبال آن حضرت و علی بن ابی طالب (ع) پشت سر وی حرکت می‌کردند؛ پیامبر (ص)این چنین گام به میدان مباهله نهاد، او پیش از ورود به میدان «مباهله»، به همراهان خود گفت: من هر وقت که دعا کردم، شما دعای مرا با گفتن آمین بدرقه کنید.

شاید سران هیئت نمایندگی نجران گمان می‌کردند که محمد(ص) با افسران و سربازان خود به میدان مباهله بیاد و شکوه مادی و قدرت ظاهری خود را نشان ما دهد. اما پیامبر وارد شد در حالی که جز جگر گوشه‌هایش کسی همراهش نبود.

مسیحیان نجران که صحنه آمدن بی پیرایه پیامبر به صحنه مباهله را دیدند، همگی با بهت و حیرت به چهره یکدیگر نگاه کردند و از اینکه او فرزندان معصوم و بی‌گناه و یگانه دختر و یادگار خود و داماد و پسر عمویش را به صحنه مباهله آورده، انگشت تعجب به دندان گرفتند.

آنان دریافتند که پیامبر، به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد والّا یک فرد مردد، عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی و عذاب الهی قرار نمی دهد.

اسقف نجران گفت: من چهره ‌هایی را می‌بینم که هر گاه دست به دعا بلند کنند و از درگاه الهی بخواهند که بزرگ‌ترین کوه‌ها را از جای بکند، فوراً کنده می‌شود. بنابراین، هرگز صحیح نیست ما با این افراد بافضیلت، مباهله نمائیم.

و چنین بود که هیئت نصرانیان نجران درخواست مباهله را پس گرفتند و از پیامبر خواستند تا تحت حاکمیت حکومت اسلام درآیند.

از این روی روز بیست و چهارم ذی الحجه، در تقویم دینی اسلام، روزی با اهمیت شد و مهر تأییدی دیگر بر حقانیت خاندان پیامبر اکرم(ص) و اسلام راستین گردید.

منابع:
1?جعفر سبحانی، فروغ ابدیت.
2?شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان.
3? علامه طباطبایی، تفسیر المیزان

+++

سلام بر حسین (علیه السلام) روزی که در آغوش پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به مباهله رفت (نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ …) و روزی که به خاکِ گرمِ نینوا …
آیا ندیدند مظلومِ کربلا را در آغوش محمد مصطفی؟




ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : جمعه 93/6/14

این یادداشت تذکراتی است که اگر گوش داده شود مفید است. از خودم هم نیست یا از قرآن است یا از روایات است یا از فتوای مراجع است.
یکی اینکه بانیان عزاداری اگر نذر روز خاص دارند، کاری نمی‌شود کرد. یعنی شکر روز تاسوعا را نمی‌شود عاشورا شربت داد. تاسوعا برای تاسوعا است، عاشورا برای عاشورا. اگر نذر کردید کاری نمی‌شود کرد. اما اگر نذر نکردید، همینطور می‌خواهید خرج بدهید این خرج‌ها را تقسیم کنید. یک مدیریت بکنید. مسأله‌ی مدیریت را قدیم فکر می‌کردیم برای استاندارها و فرماندارها است. اخیراً متوجه شدیم که حتی کوچک‌ترین چیز مدیریت می‌خواهد.

مثلاً این خلبان‌ها، هواپیماهای مسافربری دو تا خلبان دارد. شکمشان مدیریت دارد. یعنی اگر این کتلت می‌خورد و گوشت می‌خورد باید او نان و پنیر بخورد. چون اگر هردو کتلت بخورند، دو تا خلبان، یک وقت گوشت مسموم باشد، حال هردو خلبان به هم می‌خورد، هواپیما پایین می‌افتد. یعنی شکم هم مدیریت می‌خواهد.

چه غذایی، چه ساعتی، چه … تمام بیماری‌ها نمی‌گویم. بخشی از بیماری‌ها به خاطر این است که ما در غذا خوردن مدیریت نداریم. عرض کنم به حضور جنابعالی که صبح بلند می‌شود می‌گوید: به نظرم سردی‌ام کرده. چای دارچین می‌خورد. بعد می‌گوید: گرمم شد، خیار می‌خورد. دومرتبه می‌گوید: سردم شد، زنجبیل می‌خورد. باز می‌گوید: گرمم شد، کاهو می‌خورد. باز می‌گوید: گرمم شد هندوانه می‌خورد. هی سردش شد، گرمش شد، اگر هیچ چیزی نخورد، خوب می‌شود.

ادامه مطلب...


ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : پنج شنبه 93/6/6

حضرت معصومه علیها السلام در اول سال 173 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود.

پدرش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و مادرش حضرت نجمه بود که به علت پاکی و طهارت نفس به او طاهره می گفتند. حضرت معصومه در 28 سالگی و در روز دوازدهم ربیع الثانی سال 201 هجری قمری در قم به شهادت رسید که امروز بارگاه ملکوتی و مرقد مطهرش همچون خورشیدی در قلب شهرستان قم می درخشد و همواره فیض بخش و نورافشان دلها و جانهای تشنه معارف حقانی است.

 آن حضرت در واقع بتول دوم و جلوه ای از وجود حضرت زهرا سلام الله علیها بود.در طهارت نفس امتیازی خاص و بسیار والاداشت که امام هشتم برادر تنی آن حضرت او را (که نامش فاطمه بود)معصومه خواند.فرمود: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی»؛ کسی که حضرت معصومه علیها سلام را در قم زیارت کند مانند آن است که مرا زیارت کرده است.

مقام علم و عرفان او در مرحله ای است که در فرازی از زیارتنامه غیر معروف او چنین می خوانیم: «السلام علیک یا فاطمه بنت موسی بن جعفر و حجته و امینه»؛ سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر و حجت و امین از جانب موسی بن جعفر. و باز می خوانیم: «السلام علیک ایتها الطاهرة الحمیدة البرة الرشیدة التقیة الرضیة المرضیة»؛ سلام بر تو ای بانو پسندیده نیک سرشت، ای بانوی رشد یافته، پاک طینت، پاک روش، شایسته و پسندیده. بدین لحاظ و مقامات عالی معنوی آن بانوست که حضرت رضا علیه السلام در فرازی از زیارتنامه معروفش به ما آموخته که در کنار مرقدش خطاب به او بگوییم:«یا فاطمه اشفعی لی فی الجنة فان لک عندالله شانا من الشان».

(ای فاطمه! در بهشت از من شفاعت کن چرا که تو در پیشگاه خداوند دارای مقامی بس ارجمند و والا هستی).امام صادق علیه السلام سالها قبل از ولادت حضرت معصومه علیها سلام در توصیف قم سخن گفته و آن مکان را حرم خاندان رسالت خوانده بود. آنگاه فرمود :به زودی بانویی از فرزندانم به سوی آن کوچ کند که نامش فاطمه دختر موسی بن جعفر است و با شفاعت او همه شیعیانم وارد بهشت می شوند.

خاندان عصمت پیامبر در انتظار آن بودند که این دختر ممتاز چشم به این جهان بگشاید تا قلب و روی آنان را به دیدار خود روشن و منور گرداند. آغاز ماه ذیقعده برای حضرت رضا علیه السلام و دودمان نبوت و آل علی علیه السلام پیام آور شادی مخصوص و پایان بخش انتظاری عمیق و شور آفرین بود زیرا حضرت نجمه فرزندی جز حضرت رضا علیه السلام نداشت و مدتها پس از حضرت رضا نیز دارای فرزندی نشده بود.

از آنجا که سال ولادت حضرت رضا علیه السلام یعنی سال 148 هجری قمری و سال ولادت حضرت معصومه علیها سلام سال 173 و بین این دو ولادت بیست و پنج سال فاصله بود و از طرفی امام صادق علیه السلام ولادت چنان دختری را مژده داده بود، از این رو خاندان پیامبر بیصبرانه در انتظار طلوع خورشید وجود حضرت معصومه علیها سلام بودند.

هنگامی که وی چشم به جهان گشود براستی که آنروز برای اهل بیت عصمت بخصوص امام هشتم و حضرت نجمه سلام الله علیه روز شادی و سرور وصف ناپذیر و از ایام الله بود زیرا اختری از آسمان ولایت و امامت طلوع کرده بود که قلبها را جلا و شفا می داد و چشمها را روشن می کرد و به کانون مقدس اهل بیت علیهم السلام گرمی و صفا می بخشید.

این سوال که پیامبر اسلام با آنکه چند فرزند دختر داشت چرا حضرت زهرا را بیشتر دوست می داشت و به او بیشتر اعتبار می داد. سوالی است که درباره حضرت معصومه علیها سلام نیز صادق است که چرا حضرت موسی بن جعفر علیه السلام با داشتن دختران بسیار به حضرت معصومه علیها سلام توجه می کرد و در میان آنها این دختر به آن همه مقامات نایل شد. پاسخش این است که در آیات قرآن و گفتار پیامبر و امامان به طور مکرر معیار, داشتن علم، تقوا و جهاد و سایر ارزشهای والای انسانی است
براستی که حضرت معصومه علیها سلام همچون جده اش حضرت زهرا سلام الله علیه در معیارهای ارزشی اسلام یکه تاز عرصه ها و در علم و کمالات و قداست گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. وی تافته ای ملکوتی و جدا بافته و ساختار وجودی او از دیگران ممتاز بود.همان گونه که پیامبر (ص) در شان حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود:‌ «فداها ابوها»؛ پدرش به فدایش باد، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نیز در شان حضرت معصومه علیها سلام فرمود: «فداها ابوها»حضرت معصومه علیها سلام همنام حضرت فاطمه زهراست دراین نام رازها نهفته است. یکی از رازها این بود که در علم و عمل از رقبای خود پیشی گرفته و دیگر این که از ورود شیعیان به آتش دوزخ جلوگیری می نماید.

 همچنین از نظر کمالات علمی و عملی بی نظیر است دیگر این که گرچه مرقد مطهرش آشکار است و همانند مرقد مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفی نیست ولی مطابق مکاشفه ای که برای بعضی از اولیای خدا روى داده امام باقر یا امام صادق علیهم السلام فرمودند: «کسی که مرقد حضرت معصومه علیها سلام را زیارت کند به همان مقصودی نایل خواهد شد که از زیارت قبر حضرت زهرا سلام الله علیها نایل می شود. از دیگر مشابهت های حضرت معصومه علیها سلام به حضرت زهرا فداکاری ایشان در راه اثبات ولایت بود زیرا حضرت معصومه علیها سلام نیز آن چنان تلاش کرد که جان خود را فدا نمود و به شهادت رسید.

یعنی حضرت معصومه علیها سلام نیز با کاروانی از حجاز به سوی خراسان برای دیدار چهره عظیم ولایتمداران عصر یعنی برادرش حضرت رضا علیه السلام حرکت کرده تا یار و یاور او باشد ولی در مسیر هنگامی که به سرزمین ساوه رسید دشمنان خاندان نبوت در یک جنگ نابرابر بستگان و برادرش را به شهادت رساندند و با ریختن زهر در غذایش او را مسموم ساختند که بیمار شد و به قم آمد و پس از شانزده روز سکونت در قم به شهادت رسید.

همان گونه که حضرت زهرا سلام الله علیها با استدلالهای متین و استوار، حقانیت ولایت حضرت علی علیه السلام را تبیین می کرد، حضرت معصومه علیها سلام نیز چنین بود. روایاتی که از آن حضرت نقل شده غالباً درباره امامت و ولایت علی علیه السلام است که با اثبات ولایت او ولایت امـامـان معصوم نیز ثابت می شود.

برای نمونه حضرت معصومه با چند واسطه از حضرت زهرا نقل می کنند که فرمود: پیامبر در شب معراج به بهشت رفت و بر روی پرده ای در قصر بهشت دید که چنین نوشته شده: «لااله الا الله محمدا رسوله علی ولی القوم»؛ معبودی جز خدای یکتا و بی همتا نیست محمد رسول خدا و علی ولی و رهبر مردم است. و بر روی پرده درگاه قصر دیگری نوشته شده است: «شیعت علی هم الفائزون»؛ شیعیان علی رستگارند. نیز با چند واسطه از رسول خدا (ص) نقل می کند که فرمود:‌ «الا من مات علی حب آل محمد مات شهیدا»: آگاه باشید! کسی که با حب آل محمد از دنیا برود شهید از دنیا رفته است.

یکی از روایات او که با چند واسطه به حضرت زهرا سلام الله علیها می رسد این است که:‌حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: آیا سخن رسول خدا را فراموش کرده اید که در روز عید غدیر خم فرمود: هر کس من مولا و رهبر اویم علی هم مولا و رهبر او است و نیز به علی فرمود:‌ نسبت تو به من همانند نسبت هارون برادر موسی به موسی (ع) است.به این ترتیب می بینیم حضرت معصومه علیها سلام عالمه محدثه آل طه بود و قدم به جای پای حضرت زهرا سلام الله علیها گذاشت و همچون او در عرصه جهاد و تلاش برای اثبات حق کوشید تا جایی که جانش را فدای ولایت نمود و شهد شهادت نوشید.




ارسال توسط نشریه حضور
<      1   2   3   4   5   >>   >

اسلایدر