چرا باید زیارت عاشورا بخوانیم؟
حضرت امام صادق(ع) فرموده: هرکس بوسیله خواندن زیارت عاشورا، جدم حسین(ع) را زیارت کند " چه از راه دور یا نزدیک" به خدا قسم خداوند هر حاجت مادی و معنوی داشته باشد به او می دهد.
چند نکته در رابطه با این حدیث قابل ذکر می باشد:
اول اینکه گوینده مطلب یک امام معصوم است، بنابراین خیلی قابل اهمیت می باشد.
دوم اینکه امام معصوم قسم می خورد که این تأکیدی براینکه حتماً حاجت این شخص را خداوند خواهد داد.
سوم اینکه می توان در صورتی که امکان نداشته باشد از نزدیک امام حسین(ع) را بوسیله خواندن زیارت عاشورا زیارت کند، از راه دور این کار را انجام دهد.
چهارم اینکه حاجات مادی و معنوی بوسیله این زیارت توسط خداوند برآورده می گردد.
برای رسیدن به مقام قرب الهی نیز وسائل گوناگون وجود دارد ولی وسیله مطمئن، راحت، سریع و ... برای رسیدن به خداوند عشق به امام حسین(ع) می باشد.
با عشق و ارادت به سالار شهیدان کربلا می توان سریعتر و مطمئن به هدف رسید.
برای رسیدن به محبت و عشق و علاقه امام حسین(ع) نیز راههای گوناگون وجود دارد ولی راهی که سریعتر انسان می تواند بوسیله آن به بارگاه امام حسین(ع) راه یابد، و جزو شیفتگان و عشاق سیدالشهداء گردد، از طریق خواندن زیارت عاشورا و خصوصاً مداومت به خواندن این زیارت شریف می باشد.
سلام من به محرم، محرم گل زهرا
به لطمه های ملائک به ماتم گل زهرا
سلام من به محرم به تشنگی عجیبش
به بوی سیب زمین و غم حسین غریبش
سلام من به محرم به غصه و غم مهدی
به چشم کاسه خون و به شال ماتم مهدی
سلام من به محرم به کربلا و جلالش
به لحظه های پر از حزن و غرق درد و ملالش
سلام من به محرم به حال خسته زینب
به بینهایت داغ دل شکسته زینب
سلام من به محرم به دست و مشک ابالفضل
به ناامیدی سقا به سوز و اشک ابالفضل
سلام من به محرم به قد و قامت اکبر
به خشک اذان گوی زیر نیزه و خنجر
سلام من به محرم به دست و بازوی قاسم
به شوق شهد شهادت حنای گیسوی قاسم
سلام من به محرم به گهواره اصغر
به اشک خجلت شاه و گلوی پاره اصغر
سلام من به محرم به احترام سکینه
به آن ملیکه که رویش ندیده چشم مدینه
سلام من به محرم به عاشقی زهیرش
به بازگشتن حر خروج ختم به خیرش
سلام من به محرم به مسلم و به حبیبش
به رو سپیدی عون و بوی عطر عجیبش
سلام من به محرم به زنگ محمل زینب
به پاره پاره تن بی سر مقابل زینب
سلام من به محرم به انتظار رقیه
به پای آبله بسته به چشم تار رقیه
سلام من به محرم به شور و حال عیانش
سلام من به حسین و به اشک سینه زنانش
سلام من به محرم به حزن نغمه هایش
به پرچم و به سیاهی به خیمه های عزایش
هشتم شوال است
سینه ها پر درد است
دل لبالب از غم
خبری هست مگر؟
آری امروز دو باره خبر از ویرانی است!
خبر از کینه و بغض!
خبر از بی سر و بی سامانی است!
جبت و طاغوت سر از خاک بر آورده مگر؟
که همه اهل سما غمگینند
و زمین خاک عزا بر سر خود می ریزد
دل هر شیعه پر از غصه و غم
گوئیا بار دگر پشت در اما خبری است؟
دختر پاک رسول دو سرا بین در و دیوار است
در کنارش این بار
نه فقط محسن او
که همه اولادش
در پس دیگر این در اما
دشمنی بی رحم است
دشمنی ویرانگر
که به جز ویرانی نکند کار دگر
... و گلستان بقیع شده یک ویرانه!!!؟؟؟....
گرچه امروز بقیع
شده با دست ستم پیشه وهابیت
یا که با آتش نمرود زمان
ظاهرش ویرانه
تا ابد هست گلستان و به گِردش شیعه
مثل یک پروانه
مثل یک پروانه
مثل یک پروانه ...
یادتان هست نوشتم که دعا میخواندم/ داشتم کنج حرم جامعه را میخواندم
از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد/ محکمات کلمات تو مسلمانم کرد
کلماتی که همه بال و پر پرواز است/ مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است
کلماتی که پر از رایحه غار حراست/ خط به خط جامعه آیینه قرآن خداست
عقل از درک تو لبریز تحیر شده است/ لب به لب کاسه ظرفیت من پر شده است
همه عمر دمادم نسرودیم از تو/ قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو
من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم/ عرق شرم به پیشانی دفتر دارم
شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو/ فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو
دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد/ شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد
بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم/ رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم
تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران/ دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران
من زمین گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست/ کلماتم کلماتیست حقیر ای باران
یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود/ یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران
نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم/ مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران
ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد/ ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران
پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب/ ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران
سامرا قسمت چشمان عطش خیزم کن/ تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران
بگذارید کمی از غمتان بنویسم/ دو سه خط روضه از این درد نهان بنویسم
گریه بر داغ شما عین ثواب است ثواب/ بار دیگر پسر فاطمه و بزم شراب....
سید حمیدرضا برقعی
آقا سلام! بغض بدی مانده در گلوم
آورده اند سمت شما مرتدان هجوم
دجّال های فتنه به این شهر آمدند
دیدند با توایم همه قهر، آمدند
همسایه بسکه سنگ به همسایه زد امام!
شاهینِ فتنه بر سرمان سایه زد امام!
شیطان زبان گشوده به بی حرمتی تو را
در حیرتم گرفته عجب غربتی تو را
از بس گناه جامعه ما کبیره شد
شیطان فتنه کفر فروش عشیره شد
این شهر کوفه خیز عجب بی وفا شده است
این سرزمین غرور تو را کربلا شده است
هی حرف پشت حرف بگو سنگ پشت سنگ
پیشانی مرام تو را آشنا شده است
با دشنه ی ترانه به جنگ تو آمدند
هی واژه واژه نیزه به سویت رها شده است
از سوزشان به حیثیتت حمله کرده اند
در خیمه ی حریم تو آتش به پا شده است
یک روز دشمنت حرمت را خراب کرد
امروز گوشه گوشه زمین سامرا شده است
غم نیست ای امام، زمان دست شیعه است
ایران که هیچ، نبض جهان دست شیعه است
خون علی است در رگ ما موج می زند
این لشگر شماست اگر فوج می زند
رودیم و موجهای خروشان می آوریم
با اشک هایمان همه طوفان می آوریم
مثل همیشه مست کلام هدایتت
با هر فراز جامعه ایمان می آوریم
از سامرا به شیعه ی خود یک اشاره کن
مردانی از قبیله سلمان می آوریم
سربازهای پا به رکابی برایتان...
اصلا سپاهی از خود ایران می آوریم
مردانت از تمام زمین جمع می شوند
ما نیز پرچمی ز خراسان می آوریم
این شیعه تن به فتنه ی رنگین نمی دهد
این آسمان مجال به شاهین نمی دهد
شعر از محسن ناصحی
شجره ملعونه
شهید علیرضا مرادی شهادتت مبارک
بیانیه محکومیت اعدام شیخ مجاهد شهید نمر باقر النمر
محرمان محرم (روضه)
محرمان محرم (اشک)
محرمان محرم (سفیر غریب)
به مناسبت فاجعه ی خونین منا
حلیم بودیم برای حلیم خوردن
\گمنام چو مادر\
ماتریس متقارن ادبی
کاش نمازهایم نماز شود!!!
مدل کسب و کار الاغ مرده
اصلاحات انگلیسی
دربست بهارستان ...
[همه عناوین(492)]