حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفرى ( شیعه ) در روز 17ربیع الاول سال 83 هجرى چشم به جهان گشود .
پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش "ام فروه" دختر قاسم بن محمد بن ابى بکر مىباشد.
کنیه آن حضرت : "ابو عبدالله" و لقبش "صادق" است . حضرت صادق تا سن 12 سالگى معاصر جد گرامیش حضرت سجاد بود و مسلما تربیت اولیه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش خوشهچینى کرده است .
پس از رحلت امام چهارم مدت 19 سال نیز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر ( ع ) زندگى کرد و با این ترتیب 31 سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود که هر یک از آنان در زمان خویش حجت خدا بودند ، و از مبدأ فیض کسب نور مىنمودند گذرانید .
بنابراین صرف نظر از جنبه الهى و افاضات رحمانى که هر امامى آن را دار مىباشد ، بهرهمندى از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد که آن حضرت با استعداد ذاتى و شم علمى و ذکاوت بسیار ، به حد کمال علم و ادب رسید و در عصر خود بزرگترین قهرمان علم و دانش گردید .
پس از درگذشت پدر بزرگوارش 34 سال نیز دوره امامت او بود که در این مدت "مکتب جعفرى" را پایهریزى فرمود و موجب بازسازى و زنده نگهداشتن شریعت محمدى ( ص ) گردید .
زندگى پر بار امام جعفر صادق ( ع ) مصادف بود با خلافت پنج نفر از بنى امیه ( هشام بن عبدالملک - ولید بن یزید - یزید بن ولید - ابراهیم بن ولید - مروان حمار ) که هر یک به نحوى موجب تألم و تأثر و کدورت روح بلند امام معصوم ( ع ) را فراهم مىکردهاند ، و دو نفر از خلفاى عباسى ( سفاح و منصور ) نیز در زمان امام ( ع ) مسند خلافت را تصاحب کردند و نشان دادند که در بیداد و ستم بر امویان پیشى گرفتهاند ، چنانکه امام صادق ( ع ) در 10 سال آخر عمر شریفش در ناامنى و ناراحتى بیشترى بسر مىبرد .
عصر امام صادق ( ع ) یکى از طوفانىترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سواغتشاشها و انقلابهاى پیاپى گروههاى مختلف ، بویژه از طرف خونخواهان امام حسین ( ع ) رخ مىداد ، که انقلاب "ابو سلمه" در کوفه و "ابو مسلم" در خراسان و ایران از مهمترین آنها بوده است . و همین انقلاب سرانجام حکومت شوم بنى امیه را برانداخت و مردم را از یوغ ستم و بیدادشان رها ساخت . لیکن سرانجام بنى عباس با تردستى و توطئه ، بناحق از انقلاب بهره گرفته و حکومت و خلافت را تصاحب کردند . دوره انتقال حکومت هزار ماهه بنى امیه به بنى عباس طوفانىترین و پر هرج و مرج ترین دورانى بود که زندگى امام صادق ( ع ) را فراگرفته بود .
و از دیگر سو عصر آن حضرت ، عصر برخورد مکتبها و ایدئولوژیها و عصر تضاد افکار فلسفى و کلامى مختلف بود ، که از برخورد ملتهاى اسلام با مردم کشورهاى فتح شده و نیز روابط مراکز اسلامى با دنیاى خارج ، به وجود آمده و در مسلمانان نیز شور و هیجانى براى فهمیدن و پژوهش پدید آورده بود .
عصرى که کوچکترین کم کارى یا عدم بیدارى و تحرک پاسدار راستین اسلام ، یعنى امام ( ع ) ، موجب نابودى دین و پوسیدگى تعلیمات حیاتبخش اسلام ، هم از درون و هم از بیرون مىشد .
اینجا بود که امام ( ع ) دشوارى فراوان در پیش و مسؤولیت عظیم بر دوش داشت . پیشواى ششم در گیر و دار چنین بحرانى مىبایست از یک سو به فکر نجات افکار توده مسلمان از الحاد و بىدینى و کفر و نیز مانع انحراف اصول و معارف اسلامى از مسیر راستین باشد ، و از توجیهات غلط و وارونه دستورات دین به وسیله خلفاى وقت جلوگیرى کند .
علاوه بر این ، با نقشهاى دقیق و ماهرانه ، شیعه را از اضمحلال و نابودى برهاند ، شیعهاى که در خفقان و شکنجه حکومت پیشین ، آخرین رمقها را مىگذراند ، و آخرین نفرات خویش را قربانى مىداد ، و رجال و مردان با ارزش شیعه یا مخفى بودند ، و یا در کر و فر و زرق و برق حکومت غاصب ستمگر ذوب شده بودند ، و جرأت ابراز شخصیت نداشتند ، حکومت جدید هم در کشتار و بىعدالتى دست کمى از آنها نداشت و وضع به حدى خفقانآور و ناگوار و خطرناک بود که همگى یاران امام ( ع ) را در معرض خطر مرگ قرار مىداد ، چنانکه زبدههایشان جزو لیست سیاه مرگ بودند .
"جابر جعفى" یکى از یاران ویژه امام است که از طرف آن حضرت براى انجام دادن امرى به سوى کوفه مىرفت . در بین راه قاصد تیز پاى امام به او رسید و گفت : امام ( ع ) مىگوید : خودت را به دیوانگى بزن ، همین دستور او را از مرگ نجات داد و حاکم کوفه که فرمان محرمانه ترور را از طرف خلیفه داشت از قتلش به خاطر دیوانگى منصرف شد .
جابر جعفى که از اصحاب سر امام باقر ( ع ) نیز مىباشد مىگوید : امام باقر ( ع ) هفتاد هزار بیت حدیث به من آموخت که به کسى نگفتم و نخواهم گفت ...
او روزى به حضرت عرض کرد مطالبى از اسرار به من گفتهاى که سینهام تاب تحمل آن را ندارد و محرمى ندارم تا به او بگویم و نزدیک است دیوانه شوم .
امام فرمود : به کوه و صحرا برو و چاهى بکن و سر در دهانه چاه بگذار و در خلوت چاه بگو : حدثنى محمد بن على بکذا وکذا ... ، ( یعنى امام باقر ( ع ) به من فلان مطلب را گفت ، یا روایت کرد ) .
آرى ، شیعه مىرفت که نابود شود ، یعنى اسلام راستین به رنگ خلفا درآید ، و به صورت اسلام بنى امیهاى یا بنى عباسى خودنمایى کند .
در چنین شرایط دشوارى ، امام دامن همت به کمر زد و به احیا و بازسازى معارف اسلامى پرداخت و مکتب علمى عظیمى به وجود آورد که محصول و بازده آن ، چهار هزار شاگرد متخصص ( همانند هشام ، محمد بن مسلم و ... ) در رشتههاى گوناگون علوم بودند ، و اینان در سراسر کشور پهناور اسلامى آن روز پخش شدند .
هر یک از اینان از طرفى خود ، بازگوکننده منطق امام که همان منطق اسلام است و پاسدار میراث دینى و علمى و نگهدارنده تشیع راستین بودند ، و از طرف دیگر مدافع و مانع نفوذ افکار ضد اسلامى و ویرانگر در میان مسلمانان نیز بودند .
تأسیس چنین مکتب فکرى و این سان نوسازى و احیاگرى تعلیمات اسلامى ، سبب شد که امام صادق ( ع ) به عنوان رئیس مذهب جعفرى ( تشیع ) مشهور گردد .
لیکن طولى نکشید که بنى عباس پس از تحکیم پایههاى حکومت و نفوذ خود ، همان شیوه ستم و فشار بنى امیه را پیش گرفتند و حتى از آنان هم گوى سبقت را ربودند. .
امام صادق ( ع ) که همواره مبارزى نستوه و خستگىناپذیر و انقلابیى بنیادى در میدان فکر و عمل بوده ، کارى که امام حسین ( ع ) به صورت قیام خونین انجام داد ، وى قیام خود را در لباس تدریس و تأسیس مکتب و انسان سازى انجام داد و جهادى راستین کرد .
از بار غمت قد فلک خم مانده
در دیده ی ما بارش نم نم مانده
ای سینه زنان به وقت شرعی عزا
72 روز تا محرم مانده
هدف عالی قیام حسین (ع) از زبان خود امام
قیام مقدس و پرشکوه امام حسین(ع)ریشه در انحراف هاى بـنیادى و اساسى در جـامعه اسلامى داشت. این انحراف ها زائیده انحراف حکومت اسلامى از مسیر اصلى خود از سقیفه به بـعد بـود. که پس از شهادت على(ع)کلا بـه دست سلسله سفیانى و حزب ضد اسلامى اموى افتاد. بـه گواهى اسناد تاریخى, سران این حزب هیچ اعتقادى بـه اسلام و اصول آن نداشتند(1). و ظهور اسلام و به قدرت رسیدن پیامبر اسلام(ص)را, جلوه اى از پیروزى تـیره بـنى هاشم بـر تـیره بـنى امیه, در جریان کشمکش قبیلگى در درون طایفه بـزرگ قریش مى دانستند(2).
و بـا یک حـرکت خـزنده, بـه تـدریج در پـوشش اسـلام بـه مناصب کلیدى دسـت یافتند و سرانجـام از سال چهلم هجـرى, حکومت اسلامى و سرنوشت و مقدرات امت اسلامى به دست این حزب افتاد و پس از بیست سال حکومت معاویه, و بـه دنبـال مرگ وى, پـسرش یزید بـه قدرت رسید که اوج انحراف بـنیادى, و جلوه اى آشکار از ظهور ((جاهلیت نو)) در پوشش ظاهرى اسلام بود(3).امام حـسـین(ع)نمى تـوانسـت در بـرابـر چـنین فاجـعه اى سکوت کند و احساس وظیفه مى کرد که در بـرابـر این وضع, اعتـراض و مخالفت کند. سخنان, نامه ها و سایر اسنادى که از امام حسین(ع)به دسـت ما رسـیده, بـه روشنى گویاى این مطلب اسـت. این اسناد بـیانگر آن است که از نظر امام, پـیشوا و رهبـر مسلمانان شـرائط و ویژگى هایى دارد که امویان فـاقـد آنها بـودند و اسـاس انحراف ها و گمراهیها این بود که عناصر فاسد و غیر لایق, تکیه بر مسند خلافت اسلامى و جایگاه والاى پـیامبـر زده بـودند و حاکمیت و زمامدارى آنها, آثار و نتائج بـسیار تلخ و ویرانگرى بـه دنبـال آورده بود.
چـند نمونه از تـاکیدهاى امام در این بـاره یادآورى مى شـود:
ویژگى هاى پیشواى مسلمانان
1 - در نخستین روزهایى که امام حسین(ع)در مدینه, بـراى بـیعت جهت یزید, در فشار بود, در پاسخ ولید که پیشنهاد
بیعت بـا یزید را مطرح کرد, فـرمود: اینک که مسـلمانان بـه فـرمانروایى مانند یزید گرفتار شده اند, باید فاتحه اسلام را خواند(4).
2 - امام ضمن پاسخ نامه هاى کوفیان نوشت:
... امام و پیشواى مسلمانان کسـى اسـت که بـه کتـاب خـدا عمل نموده راه قسط و عدل را در پـیش گیرد و از حـق پـیروى کرده بـا تمام وجود خویش مطیع فرمان خدا باشد(5).
3 - امام حـسـین(ع)هنگام عزیمت بـه سـوى عراق در منزلى بـنام «بیضه» خطاب به «حر» خطبه اى ایراد کرد و طى آن انگیزه قیام خود را چنین شرح داد:
«مردم! پـیامبـر خدا(ص)فرمود: هر مسلمانى بـا حکومت ستـمگرى مواجـه گردد که حـرام خدا را حـلال شمرده و پـیمان الهى را درهم مى شکند, بـا سنت و قانون پـیامبـر از در مخالفت درآمده در میان بـندگان خـدا راه گناه و معصـیت و تـجـاوزگرى و دشـمنى در پـیش مى گیرد, ولى او در مقابـل چنین حکومتى, بـا عمل و یا بـا گفتار اظهار مخالفت نکند, بـرخـداوند است که آن فرد(ساکت)را بـه کیفر همان ستمگر(آتش جهنم)محکوم سازد.
مردم! آگاه باشید اینان(بنى امیه)اطاعت خدا را ترک و پیروى از شیطان را بـر خود فرض نموده اند, فساد را تـرویج و حدود الهى را تعطیل نموده فى را(که مخصوص بـه خـاندان پـیامبـر است)بـه خـود اختصاص داده اند و من بـه هدایت و رهبـرى جامعه مسلمانان و قیام بـر ضد این همه فساد و مفسدین که دین جدم را تغییر داده اند, از دیگران شایسته ترم ...» (6).
حاکمیت بـنى امیه که امام در این سخنان بـه گوشه هایى از آثـار سوء آن اشاره نموده, در شوون مختـلف جامعه اسلامى اثر گذاشتـه و فساد و آلودگى و گمراهى را گستـرده و عمومى ساخـتـه بـود. امام حسین(ع)در موارد متعددى انگشت روى این عواقب سوء گذاشتـه و بـه مردم هشـدار داده اسـت کـه بـه چـند نمـونه آن اشـاره مـى شـود:
محو سنتها و رواج بدعتها
آن حـضرت پـس از ورود بـه مکه, نامه اى بـه سران قبـائل بـصره فرستاد و طى آن چنین نوشت:
«...اینک پیک خود را بـا این نامه بـه سوى شما مى فرستم, شما را به کتاب خدا و سنت پیامبـر دعوت مى کنم, زیرا در شرائطى قرار گرفته ایم که سنت پیامبر به کلى از بین رفته و بـدعتها زنده شده است, اگر سخـن مرا بـشنوید, شما را بـه راه راسـت هدایت خـواهم کرد...» (7). دیگر به حق عمل نمى شود.
حسین بـن على(ع)در راه عراق در منزلى بـه نام «ذى حـسم» در میان یاران خود بـه پـا خـاست و خـطبـه اى بـدین شرح ایراد نمود:
«پـیشامدها همین است که مى بـینید, جـدا اوضاع زمان دگرگون شده زشتیها آشکار و نیکیها و فضیلتها از محیط ما رخت بر بسته است و از فضیلتها جز اندکى مانند قطرات تـه مانده ظرف آب بـاقى نمانده است. مردم در زندگى پست و ذلتبارى به سر مى بـرند و صحنه زندگى, همچون چراگاهى سنگلاخ, و کم علف, به جایگاه سخت و دشوارى تبـدیل شده است.
آیا نمى بینید که دیگر بـه حق عمل نمى شود, و از بـاطل خوددارى نمى شود؟! در چـنین وضعى جـا دارد که شخص بـا ایمان(از جـان خود گذشتـه)مشتـاق دیدار پـروردگار بـاشد. در چنین محیط ذلتـبـار و آلوده اى, مرگ را جـز سعادت; و زندگى بـا ستـمگران را جـز رنج و آزردگى و ملال نمى دانم...» (8).
مسخ هویت دینى مردم
حاکمیت زمامداران اموى و اجراى سیاست هاى ضد اسلامى توسط آنان, هویت دینى مردم را مسخ کرده ارزشهاى معنوى را در جامعه از بـین برده بود. امام در دنباله سخنان خود در منزل ((ذى حسم)) فرمود:
((...مردم بندگان دنیایند, دین بـه صورت ظاهرى و در حد حرف و سخن در زبـانشان مطرح مى شود, تا زمانى که معاش و زندگى مادیشان رونق دارد, در اطراف دین گـرد مىآیند, اما زمانى کـه بـا بـلا و گرفتارى آزمایش شوند, دینداران در اقلیت هستند.
پیام جاوید قیام امام حسین(ع)
پیام قیام با شکوه سیدالشهداء(ع)منحصر به آن زمان نیست, بلکه این پـیام پـیامى جاوید و ابـدى است و فراتـر از محدوده زمان و مکان است, هرجا و در هر جامعه اى که به حق عمل نشود, و از بـاطل خوددارى نشود, بدعتها زنده, و سنتها نابـود شود, هرجا که احکام خدا تغییر و تحریف یابد و حاکمان و زمامداران بـا زور و ستمگرى بـا مردم رفتـار کنند, در هر جـامعـه اى که ویژگى هاى جـاهلیت را داشته باشد آن جامعه, جامعه اى یزیدى بـوده, و مبـارزه و مخالفت بـا مفاسد و آلودگى ها و آمران و عاملان آنها, کارى حـسینى خواهد بود.
پاورقی ها :
1 - سـیدعـلیخـان مدنى, الدرجـات الرفیعـه, ص 243, ابـن ابـى الحدید, شرح نهج البلاغه, ج8, ص 257 - مسعودى, مروج الذهب, ج3, ص 454 ضمن شرح حال ماءمون عباسى.
2 - ابن ابى الحدید, همان کتاب, ج9, ص 53(خطبه 139) و نیز ج2, ص 44 - 45 - ابن عبـدالبـر, الاستیعاب فى معرفه الاصحاب(در حاشیه الاصابه)ج4, ص 87.
3 - نگاه کنید به: امام حسین(ع) و جـاهلیت نو, جـواد سلیمانى, قم, انتشارات یمین.
4 - سید بن طاووس, اللهوف فى قتلى الطفوف, ص 11.
5 - طبرى, تاریخ الامـم والـمـلـوک, ج6, ص 196 - شـیخ مـفـید, الارشاد, ص 204.
6 - طبرى, همان کتاب, ص 229 - ابـن اثیر, الکامل فى التاریخ, ج4, ص 48.
7 - طبرى, همان کتاب, ص 200.
8 - حسن بـن على بـن شعبـه, تحف العقول, ص 245 - طبـرى, همان کتاب, ص 239.
اطلاعیه
بسم الله القاسم الجبارین
«وَقَضَینا اِلی بَنی اسرائیل فی الکتاب لتفسِدُنُّ فی الارض مَرَّتَین و لَتَعلُنَّ علوَّا کبیرا»
«و در آن کتاب (تورات) به بنیاسرائیل اعلام کردیم که قطعاً دو بار در سرزمین فلسطین فساد به پا خواهید کرد و هر بار به سرکشی بزرگی دست خواهید زد».
(آیه 4 سوره اسراء)
و امروز غزه ما را می خواند...
امروز فریاد کجاست یاری دهنده ای که یاریم کند؟
از فلسطین به گوش میرسد...
و امروز کربلایی دیگر است...
ماجرای تجاوزگری و تعدی رژیم صهیونیستی گویا خاتمه ای ندارد، گرگ های خونخواری که اشتهای سیری ناپذیری در کشتار انسان های بی گناه دارند.
جا دارد یادآوری کنیم که این رژیم منحوس در چه زمان هایی دست به اقدامات وحشیانه می زند.
صهیونیسم با سیاستی شیطان صفتانه برای دوری از جلب توجه افکار عمومی ، زیرکانه حملات و جنایات خود را همزمان با مسابقات جام جهانی و المپیک انجام می دهند.
رژیم غاصب اسرائیل سال 2006 همزمان با جام جهانی به جنوب لبنان حمله کرد و شکست خفت بار جنگ 33روزه را از حزب الله لبنان متحمل شد اما توانست با استفاده از جام جهانی فوتبال صحنه رسانه ای این رویداد را مدیریت کند.
سال 2008 همزمان با المپیک پکن در حالی که تمام توجه رسانه ها معطوف این رخداد ورزشی بود، اشغالگران به غزه حمله کرده و جنگ 8روزه را به راه انداختند و کشتار وسیعی را مرتکب شدند و باز هم المپیک سپر بلای جانیان شد و آنها توانستند چهره زشت خود را یک مرتبه دیگر در افکار عمومی جهان پنهان نمایند.
همزمان با جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی ، غزه محاصره شد و تا آستانه یک فاجعه انسانی پیش رفت اما افکار عمومی آن روزگار در فکر اختاپوسی بودند که نتایج مسابقات را پیش بینی می کرد!
و در جام جهانی 2014 برزیل صهیونیست ها با خوی دد منشانه خود، با نهایت خصم به غزه از هوا و زمین حمله ور شده اند ؛ و باز هم این ماجراجویی قربانی جز مردم بی گناه فلسطین ندارد.
افکار عمومی جهان در اندیشه شکست 7-1 برزیل در مقابل آلمان است و مدعیان دروغین حقوق بشر در سازمان ملل در مقابل این همه وحشیگری سکوت اختیار کرده است.
کسانی که در مقابل کوچکترین اتفاق دروغ در ایران شدیدترین موضع گیری را اتخاذ می کنند، در مقابل قتل عام مردم غزه زبان در کام کشیده و دچار خفقان شده اند.
امروز نزدیک به 70 سال است که رژیم صهیونیستی به بهانه دروغین نسلکشی یهودیان، دست به قتل و جنایت و خونریزی زنان و کودکان بیگناهی زده است که جرمشان زندگی در سرزمین پدرانشان است.
صهیونیسم نجس با در اختیار گرفتن نهادهای ثروت و قدرت و با مظلومنمایی در صحنه بینالمللی سعی دارد که چهره کثیف و متعفن خود را موجه جلوه نماید.
شرمآورتر و ننگبارتر از این جنایات، حمایتهای شیطان بزرگ و روباه پیر از این اقدامات وحشیانه و حیوانصفتانه رژیم صهیونیستی است، دولتهایی که به بهانههای مختلف حقوق بشری از دخالت در امور داخلی هیچ کشوری فروگذار نمیکنند، امروز در مقابل کشتار و زخمی شدن هزاران تن انسان بی گناه ، لال شدهاند و این کشتار را به طرق مختلف توجیه میکنند.
در این میان، دشمنان قسم خورده مسلمانان سعی دارند تا با به راه انداختن جنگهای مذهبی و ایجاد اختلاف میان برادران شیعه و سنی، از رخنه به وجود آمده جهت رسیدن به اهداف شوم خود استفاده نمایند.
در حالی که محور اصلی مقاومت درگیر جنگ با تکفیریهاست، دشمن انسانیت، کودکان مظلوم غزه را سر سفره افطار و سحر به خاک و خون میکشد، ولی هیهات که فرزندان رسولالله دست از مقاومت و شهادتطلبی بردارند.
ما بسیجیان مسجد الزهرا (س) ضمن محکوم کردن جنایات وحشیانهی رژیم جعلی صهیونیستی، حسب رسالت و وظیفهی ذاتی خود همنوا با تمام وجدان های پاک و ظلم ستیز با افتخار فریاد مرگ بر اسرائیل را سر می دهیم و لحظهای از فکر آزادسازی قدس عزیز از چنگال صهیونیستها بیرون نخواهیم رفت
ضمن ابراز هم دردی با مردم مظلوم غزه و با خروش و خشم انقلابی لبیک گویان به ندای امام خامنه ای (مدظله العالی) اعلام می کنیم که آماده جهاد و جان فشانی در راه دفاع از مظلوم در مقابل ظالم، به فرمان مولا و مقتدای خویش هستیم.
ما به مردم فلسطین معصوم و مظلوم اعلام میکنیم که دل ما با آنهاست، ما در کنار آنانیم، کشتگان آنها نه فقط کشتگان ما، بلکه کشتگان تمامی مردم آزادیخواه جهانند.
امضا کنندگان :
بسیجیان مسجد الزهرا (س)
حمایت کنندگان بسیجی با ارسال کلمه "القدس لنا" به سامانه پیامکی .:سما:. تا کنون:
1. روح الله محمودیان
2. مهدی محمودی
3. روح الله اسماعیلی
4. جمال نظری
5. یوسف نظری
6. لیلا غریب زاده
7. مهدی همتی
8. ابوالفضل قاسمی
9. مجید مختاری
10. شهناز شهریاری
11. طاهره احمدی
12. انسیه گودرز تله جردی
13. سید مهدی غمیلویی
14. علیرضا تقی ملک
15. حسین تقی ملک
16. م اسماعیلی
17. حمیدرضا محمودیان
18. محمدرضا کربلایی
19. علیرضا رضایی
20. پروین السادات غمیلویی
21. جعفر فینی زاده
22. محمدمهدی سیلاخوری
23. حمیدرضا صادقی
24. علیرضا رضوانیان
اطلاعیه
بسم الله الرحمن الرحیم
اِن کَید الشیطان کان ضعیفا
قدرتهای استکباری جهان، برای جلوگیری از نفوذ اسلام ناب محمدی در جهان غرب همه ترفند های جنگ فرهنگی خویش را بکار برد و آنگاه که نتیجه نگرفت و در برابر قدرت فرهنگی اسلام به ستوه آمد ، ابتدا رژیم صهیونیستی را به جنگ حزب الله لبنان فرستاد تا این بازوی توانمند اسلام راستین را قطع نماید اما کید شیطان بزرگ با نصرت الهی در لبنان خنثی شد و قدرت شیطانی حکومت صهیونیستی در برابر ایمان حزب الله در هم شکست.
بار دیگر، سوریه را هدف توطئه خود قرار دادند و تمامی توان خود را برای از بین بردن این جبهه مقاومت بکار بردند و با همه تلاش مشترک آمریکا و صهیونیست و وهابیت خبیث، باز هم با اراده راسخ مدافعان حریم اهل بیت علیهم السلام، قدرت نظامی آنان رو به شکست و نابودی گذاشت.
اینک آخرین ترفند دشمنان دیرینه اسلام، هجوم به عراق و جسارت به عتبات عالیات و حمله به قلب عالم تشیع است.
دشمنان اسلام از حماقت و کینه توزی وهابیون گمراه بهره برده و برای گسترش جنگ در سرزمین های اسلامی و مستهلک نمودن قدرت کشور های اسلامی ، حمله به اماکن مقدس شیعیان و حکومت عراق را هدف قرار داده اند.
اینک ما جوانان غیور و شهادت طلب و گوش به فرمان ولی فقیه زمان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای مدظله العالی آمادگی یک پارچه خویش را برای اعزام به عراق و دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام و نثار جان در این جهاد مقدس اعلام می نماییم .
ان تنصرالله ینصرکم ویثبت اقدامکم
والسلام ... فداییان حرمین
این حلقات صالحین ، از کار های بسیار خوب و برجسته است
که گسترش کمّی و کیفی آن باید مورد توجه قرار گیرد.
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای
یکی از مهمترین و برجسته ترین مظاهر فداکاری ، همین شجره طیبه بسیج است ، هم قبل از شروع جنگ تحمیلی ، هم در جریان دفاع مقدس این تجربه بسیار دشوار و سخت برای کشور و هم بعد از دفاع مقدس تا امروز ، در مقابل چشم دیدیم ؛ مسئله بسیج ، تجربه بسیج ، دارای برکات بسیار بزرگی بوده است و انشاء الله این برکات باید ادامه پیدا کند و ادامه پیدا خواهد کرد.
مقام معظم رهبری در ادامه سخنانشان فرمودند باید از آفت نسبت به خودمان پرهیز کنیم آفت غرور ، آفت تظاهر و ریاکاری، این آفات آفات مهلکی است . اگر چنانچه موفقیتی به دست می آوریم خدا را شاکر باشیم از خدا بدانیم ، برای ادامه آن از خدا کمک بخواهیم ؛ این هم یک مسئله ی اساسی که دچار غرور نشویم ، دچار اعتماد به نفس زیادی نشویم ، از خودمان ندانیم ، توکل به خدای متعال بکنیم.
توفیق ما، توانایی ما، شوق ما، ایمان و عشقی که در دل ماست همه صنع دست پروردگار است.
شجره ملعونه
شهید علیرضا مرادی شهادتت مبارک
بیانیه محکومیت اعدام شیخ مجاهد شهید نمر باقر النمر
محرمان محرم (روضه)
محرمان محرم (اشک)
محرمان محرم (سفیر غریب)
به مناسبت فاجعه ی خونین منا
حلیم بودیم برای حلیم خوردن
\گمنام چو مادر\
ماتریس متقارن ادبی
کاش نمازهایم نماز شود!!!
مدل کسب و کار الاغ مرده
اصلاحات انگلیسی
دربست بهارستان ...
[همه عناوین(492)]