سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه حضور
با سلام ... به وب سایت نشریه حضور خوش آمدید ... تلفن تماس 09198269507

پرسش: در سلام آخر زیارت عاشورا که می گوییمالسلام علی (((علی))) بن الحسین (ع) منظور از این علی کیست؟


پاسخ: در این زمینه دو نظریه عمده وجود دارد: عده ای معتقدند که مراد از "علی بن الحسین (ع)"  امام سجاد(ع) است و برخی دیگر معتقدند که جناب علی اکبر(ع) مراد این فقره زیارت عاشورا است.

هر کدام از این دو گروه برای نظریه خود توجیه و استدلال هایی دارند که در اینجا به موارد مهم آن اشاره می شود.

ما بدون آن که اصرار بر طرف خاصی از این اقوال داشته باشیم به نظرمان ترجیح با قول کسانی است که علی بن الحسین (ع) در زیارت عاشورا را به امام سجاد(ع) تفسیر می کنند.


کسانی که قائل هستند مراد جناب علی اکبر(ع) است چنین استدلال می کنند:


1. این دعا در مقام ذکر شهدای کربلا است؛ لذا مراد از "علی بن الحسین (ع)" همان "علی اکبر (ع)" است که در آن روز به شهادت رسید اند.

در مقابل این استدلال بایستی متذکر شویم اگر چه این قسمت دعا در مقام ذکر شهدای کربلا است، ولی به خاطر اشاره به مقام امامت و جایگاه ویژه امام سجاد(ع) و امامت آن حضرت پس از امام حسین(ع) و با توجه به این که امام سجاد(ع) در واقعه عاشورا حضور داشته اند، بعید به نظر نمی رسد که در این قسمت زیارت عاشورا تصریح به نام آن امام شده باشد وگرنه با تعبیر "وعلی أولاد الحسین (ع)" اشاره به جناب علی اکبر(ع) می شود و نیازی به ذکر جداگانه نام ایشان با این امتیاز نیست. به عبارت دیگر به نظر می رسد که امتیاز در ذکر این نام، بیشتر برازنده مقام عصمت باشد. مگر حضرت ابوالفضل هم فرزند امام علی(ع) و برادر امام حسین(ع) نیستند؟ چرا نام ایشان به طور مستقل نیامده است!؟ در حالی که نمی توان گفت ایشان از نظر مراتب و درجات از جناب علی اکبر(ع) پایین تر هستند.


2. به قرینه زیارات دیگر امام حسین(ع) از جمله زیارت آن حضرت در اول و نیمه رجب، نیمه شعبان و ...، که پس از سلام دادن بر امام حسین(ع)، جناب علی اکبر (ع) را خطاب قرار داده و به ایشان سلام می دهند، پس این جا هم مراد جناب علی اکبر (ع) است.

در جواب از این استدلال، لازم به ذکر است که از یک نکته مهم در این استدلال غفلت شده و آن این که آن زیارات دیگر، زیارات از نزدیک است؛ یعنی کسی که داخل حرم مطهر امام حسین(ع) است بایستی این گونه زیارت کند؛ برخلاف زیارت عاشورا که زیارت از راه دور است و برای کسانی که نمی توانند در حرم مطهر آن امام حاضر شوند و می خواهند به ثواب زیارت برسند. بنابراین متصور است که زیارت از نزدیک با زیارت از راه دور تفاوت داشته باشد، به خصوص حضرت علی اکبر(ع) که در کنار پدر بزرگوارشان امام حسین(ع) مدفون هستند.


بعلاوه که می بینیم در آن زیارات دیگر امام حسین(ع) که زیارت از نزدیک است، بعد از زیارت خود امام(ع)، زیارت جناب علی اکبر(ع) و پس از آن زیارت سایر شهدای کربلا و سپس زیارت حضرت ابوالفضل(ع) آمده است؛ درست به همان شکلی که عملا زیارت از نزدیک آن مقامات ممکن است. چرا که امام حسین(ع) و جناب علی اکبر(ع) و جمع شهدا در مجموعه حرم امام حسین(ع) مدفونند و حضرت ابوالفضل(ع) در فاصله چند ده متری، حرم مستقل دارند.


این در حالی است که در زیارت عاشورا که زیارت از راه دور است پس از سلام دادن بر خود امام، با تعبیر "و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (ع)" به همه شهدا با این تعبیر اشاره شده است؛ فقط می ماند تعبیر" و علی علیّ بن الحسین (ع)" که آن هم ظاهراً تصریح به امامت امام سجاد(ع) است که در عاشورا حضور داشته اند.

علاوه بر این، همانطور که گذشت، همین که تصریح به نام حضرت ابوالفضل(ع) نشده و ایشان در زمره اصحاب ذکر شده اند، ظاهر در مطلب فوق در زیارت از راه دور است.

به همین بیان معلوم می شود که استدلال دیگری هم که به آن استناد می شود شاید تمام نباشد. استدلال سوم برای اثبات این که مراد جناب علی اکبر(ع) می باشد، این است که ایشان در پایین پای امام حسین(ع) و در یک ضریح دفن شده اند، لذا مراد از "علی بن الحسین (ع)" نیز ایشان می باشد.


همچنانکه گذشت، این نظم برای زیارت از نزدیک خوب است، ولی زیارت عاشورا به قرائنی که در بالا به آن اشاره شد، زیارتی از راه دور یا لااقل اعم از دور و نزدیک است. در زیارت از دور ترتیب مکانی مورد لحاظ نیست و تنها ترتیب در فضیلت ملحوظ خواهد بود. در ترتیب به حسب افضلیت مقامی و رتبه ای اگر نام حضرت علی اکبر(ع) بیاید، به نظر می رسد نام حضرت ابوالفضل(ع) هم می بایست می آمد.

این بر خلاف زیارتهایی است که ناظر به زیارت از نزدیک هستند. در آنجا ترتیب می تواند، بلکه طبیعی است که به حسب مکان دفن شهدا باشد.

 گمان می رود که مراد از "علی بن الحسین (ع)" در زیارت عاشورا امام سجاد(ع) است که در واقعه کربلا در روز عاشورا حضور داشته و پس امام حسین(ع) مقام والای امامت به ایشان رسیده و به همین خاطر با تصریح به امامت امام سجاد(ع) پس از امام حسین(ع)، پس از سلام بر امام حسین(ع) به آن بزرگوار سلام داده می شود و پس از آن به اولاد و فرزندان امام حسین(ع) که به شهادت رسیده اند و سپس به شهدای اصحاب امام.


نکته پایانی این که چه بسا تصریح به امام سجاد(ع)، در این فراز از دعا و زیارت عاشورا، خود تذکری به این مطلب داشته باشد که به دستگاه بنی امیه و به همه ستمگران و ظالمان به حقوق اهل بیت(ع) بفهماند که با این که همه تلاش شما بر این بود که خط امامت و رهبری اهل بیت(ع) و اولاد امام علی(ع) را از بین ببرید و به همین خاطر آن فاجعه خونبار عاشورا را به راه انداختید ولی بدانید که این خط امامت باقی است و پس از امام حسین(ع) مقام امامت و رهبری به امام سجاد(ع) منتقل شده و در واقع تلاش شما به هیچ نتیجه ای نرسیده است.




ارسال توسط نشریه حضور
ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : جمعه 93/8/16

صلی الله علیک یا اباعبد الله الحسین

سلام علیکم

ضمن عرض قبولی عزاداری تمامی عاشقان اباعبدالله الحسین (ع) در دهه اول محرم نتیجه نظرسنجی صورت گرفته توسط خادمین هیئت عاشقان ائمه بقیع (ع) به شرح ذیل به نظر می رسد

شما می بایست برای دریافت فایل pdf رمز عبور را وارد نمایید

دریافت فایل pdf از اینجا

در صورتی که از اعضای شرکت کننده در هیئت می باشید برای دریافت رمز عبور با ما تماس بگیرید (09128430082)

خادمین هیئت عاشقان ائمع بقیع (ع)

یا حق




ارسال توسط نشریه حضور

در پی ارتحال عالم مجاهد و پارسا حضرت آیت الله مهدوی‌کنی رضوان الله علیه، رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام تسلیتی، با اشاره به نقش‌آفرینی شجاعانه این یار صادق و وفادار امام بزرگوار در همه عرصه‌های مهم کشور، تأکید کردند: این انسان بزرگ و پرهیزگار، همه جا و همه وقت در موضع یک عالم دینی و یک سیاستمدار صادق و یک انقلابی صریح ظاهر شد و همه‌ی وزن وزین خود را در همه‌ی حوادث این سالها در کفه‌ی حق و حقیقت نهاد.


متن پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب به این شرح است:


بسم الله الرحمن الرحیم

با تأسف و تأثر اطلاع یافتیم که عالم مجاهد و پارسا حضرت آیت الله آقای حاج شیخ محمّد رضا مهدوی‌کنی رضوان الله علیه دار فانی را وداع گفته و دوستان و ارادتمندان خود را داغدار کرده است. این عالم بزرگوار از جمله‌ی نخستین مبارزان راه دشوار انقلاب و از چهره‌های اثرگذار و یاران صمیمی نظام جمهوری اسلامی و از وفاداران غیور و صادق امام بزرگوار بود و در همه‌ی عرصه‌های مهم کشور در دوران انقلاب شجاعانه و با صراحت تمام نقش‌آفرینی کرد. از عضویت در شورای انقلاب و سپس تشکیل کمیته‌های انقلاب در آغاز تأسیس نظام اسلامی تا تصدی وزارت کشور و سپس قبول نخست وزیری در یکی از سخت‌ترین دورانهای جمهوری اسلامی، و تا ورود در عرصه‌ی تولید علم و تربیت جوانان صالح و تأسیس دانشگاه امام صادق(ع) و تا امامت جمعه تهران و سرانجام ریاست مجلس خبرگان، همه جا و همه وقت در موضع یک عالم دینی و یک سیاستمدار صادق و یک انقلابی صریح ظاهر شد و هرگز ملاحظات شخصی و انگیزه‌های جناحی و قبیله‌ئی را به حیطه‌ی فعالیتهای گسترده و اثرگذار خود راه نداد.
این انسان بزرگ و پرهیزگار، همه‌ی وزن وزین خود را در همه‌ی حوادث این دهها سال در کفه‌ی حق و حقیقت نهاد و در دفاع از راه و سیره‌ی انقلاب و نظام، کوتاهی نورزید. رحمت و رضوان الهی بر روان پاک او باد.
اینجانب به خاندان گرامی و برادر عالیقدر ایشان، و به مردم ایران و روحانیت عظیم الشأن و همه‌ی ارادتمندان و شاگردان و دست‌پروردگان آن مرحوم صمیمانه تسلیت میگویم و علوّ درجات وی را از خداوند متعال مسألت مینمایم.

سیّد علی خامنه‌ای
29 مهر 1393

 

روحش شاد و یادش پر رهرو

مدیر وبلاگ نشریه حضور




ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : شنبه 93/7/26

بیست و چهارم ذی‌الحجه روز مباهله نام گرفته و روزی است بسیار گرامی و دارای فضیلت بسیار. در این روز که روز نزول آیه «تطهیر» نیز هست، خداوند مهر تأییدی دیگر بر ارزش‌ها و فضیلت‌های اهل بیت(ع) و جایگاه راستین آنان در درک و شناخت اسلام راستین را باز نمود.

 “خداوند اراده کرد که پلیدی را از شما خاندان دور بدارد و شما را بسیار پاک بدارد…”

پیامبر اکرم عبا بر دوش گرفته است و علی بن ابی‌طالب(ع)، فاطمه(س)، حسن و حسین(علیهما السلام) را زیر آن عبا گرد آورده است و در همان حال این جملات از سوی خداوند تعالی بر او نازل گشته است.

این واقعه در روز بیست و چهارم ذی الحجه اتفاق افتاده است. روزی که بنا شده بود، پس از مذاکرات بسیار پیامبر با مسیحیان نجران، بنا شده بود در مکانی با آنان گرد آید و مباهله کند.

مسیحیان نجران، پس از گفت‌وگوی بسیار، پیامبر با ایشان گفته بودند: «گفت‌و گوهای شما ما را قانع نمی کند. راه این است که در وقت معینی با یکدیگر مباهله نمائیم و بر دروغگو نفرین بفرستیم، و از خدا بخواهیم دروغگو را هلاک و نابود کند.» 

در این هنگام بود که حضرت جبرائیل نازل گردید، آیه مباهله را آورد و پیامبر را مأمور کرد تا با کسانی که با او مجادله می کنند و حق را نمی پذیرند به مباهله برخیزد:

«فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقـُل تعالوا نَدعُ ابنائنا وَ ابنائکُم وَ نِسائنا و نِسائکُم وَ انفُسَنا وَ انفُسَـکُم ثُمَّ نبتـَهـِل فـَنَجعل لعنه الله علی الکاذبین.» (آل عمران / آیه 61) «پس هرکه بعد از رسیدن به علم با تو محاجه کرد… پس بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان و خودتان را فرا خوانیم، آن‌گاه مباهله کنیم و لعنت خداوند را بر دروغ‌گویان قرار دهیم.»

چنین بود که دو طرف مذاکره ‌کننده رضایت دادند که بحث و گفت‌وگو را پایان دهند و قرار بر این شد که فردای آن روز برای اثبات حقانیت خود با یکدیگر مباهله نمایند و از خداوند بخواهد که دروغگویان را عذابی نازل کند و به کیفر برساند.

اکنون بیست و چهارم ذی الحجه است و روز مباهله فرا رسیده است. پیامبر اسلام فاطمه را به مصداق «نسائنا»، حسن و حسین را به مصداق «ابنائنا» و علی را به مصداق «انفسنا» (که نفس و خویشتن پیامبر اسلام است) فراخوانده و آنان را در زیر عبای خویش و در محضر پروردگار خویش گردآورده، این عزیزترین کسانش را تا چون گواهی بر صدق رسالتش به مباهله با مسیحیان بیرون رود. و در همین لحظه فرشته وحی آیه تطهیر را بر او نازل می‌کند که:

«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» / «خداوند اراده کرد که پلیدی را از شما خاندان دور بدارد و شما را بسیار پاک بدارد.»

و چنین بود که وقت مباهله فرا رسید. قبلاً پیامبر و هیئت نمایندگی «نجران»، توافق کرده بودند که مراسم مباهله در نقطه ای خارج از شهر مدینه، در دامنه صحرا انجام بگیرد. پیامبر از میان مسلمانان و بستگان خود، فقط چهار نفر را برگزیده است که در این حادثه تاریخی شرکت نمایند. زیرا در میان تمام مسلمانان، نفوسی پاک تر، و ایمانی استوارتر از ایمان این چهار تن، وجود ندارد.

پیامبر در حالی رهسپار محل قرار شد که حضرت حسین (ع) را در آغوش و دست حضرت حسن (ع) را در دست داشت، فاطمه (س) به دنبال آن حضرت و علی بن ابی طالب (ع) پشت سر وی حرکت می‌کردند؛ پیامبر (ص)این چنین گام به میدان مباهله نهاد، او پیش از ورود به میدان «مباهله»، به همراهان خود گفت: من هر وقت که دعا کردم، شما دعای مرا با گفتن آمین بدرقه کنید.

شاید سران هیئت نمایندگی نجران گمان می‌کردند که محمد(ص) با افسران و سربازان خود به میدان مباهله بیاد و شکوه مادی و قدرت ظاهری خود را نشان ما دهد. اما پیامبر وارد شد در حالی که جز جگر گوشه‌هایش کسی همراهش نبود.

مسیحیان نجران که صحنه آمدن بی پیرایه پیامبر به صحنه مباهله را دیدند، همگی با بهت و حیرت به چهره یکدیگر نگاه کردند و از اینکه او فرزندان معصوم و بی‌گناه و یگانه دختر و یادگار خود و داماد و پسر عمویش را به صحنه مباهله آورده، انگشت تعجب به دندان گرفتند.

آنان دریافتند که پیامبر، به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد والّا یک فرد مردد، عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی و عذاب الهی قرار نمی دهد.

اسقف نجران گفت: من چهره ‌هایی را می‌بینم که هر گاه دست به دعا بلند کنند و از درگاه الهی بخواهند که بزرگ‌ترین کوه‌ها را از جای بکند، فوراً کنده می‌شود. بنابراین، هرگز صحیح نیست ما با این افراد بافضیلت، مباهله نمائیم.

و چنین بود که هیئت نصرانیان نجران درخواست مباهله را پس گرفتند و از پیامبر خواستند تا تحت حاکمیت حکومت اسلام درآیند.

از این روی روز بیست و چهارم ذی الحجه، در تقویم دینی اسلام، روزی با اهمیت شد و مهر تأییدی دیگر بر حقانیت خاندان پیامبر اکرم(ص) و اسلام راستین گردید.

منابع:
1?جعفر سبحانی، فروغ ابدیت.
2?شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان.
3? علامه طباطبایی، تفسیر المیزان

+++

سلام بر حسین (علیه السلام) روزی که در آغوش پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به مباهله رفت (نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ …) و روزی که به خاکِ گرمِ نینوا …
آیا ندیدند مظلومِ کربلا را در آغوش محمد مصطفی؟




ارسال توسط نشریه حضور
<      1   2   3   4   5   >>   >

اسلایدر