سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه حضور
با سلام ... به وب سایت نشریه حضور خوش آمدید ... تلفن تماس 09198269507

 
تاریخ : پنج شنبه 94/1/13

این شعر به صورت عمودی وافقی یک جور خوانده می‌شود
(ماتریس متقارن ادبی)

 از چهره          افروخته
        گل را            مشکن
افروخته
        رخ مرو           تو دگر         به چمن
گل را    
         تو دگر       مکن خجل      ای مه من
مشکن  
     به چمن        ای مه من         قدر سخن




ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : شنبه 94/1/8

نمازهایم اگر "نماز" بود که موقع سفر، ذوق نمی کردم از شکسته شدنش !

نمازهایم اگر نماز بود که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت!

اگر نمازهایم نماز بود،

 که اول وقت نمی خواندمش، برای این که، خود را "خلاص" کرده باشم...

اگر نمازهایم نماز بود

که تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم برای نشان دادن آدرس شارژر گوشی...

اگر نمازم نماز بود،

که تبدیل نمی شد به یک فرصت طلایی برای خلق ایده های بکر!!

تبدیل نمی شد به مناسب ترین زمان تحلیل رفتار فلان همکار! تبدیل نمی شد به ماشین حساب!!

نه.

نمازهایم"نماز" نیست.

اگر نماز بود، یک "کارواش قوی" میشد و با فشار می شست از دلم همه ی سیاهی ها را، لکه ها را، پلشتی ها را.

اگر نماز بود، می شد "کیمیا" و مس وجودم را تبدیل میکرد به طلا...

اگر نمازم نماز بود،

می شد پل، می شد پناهگاه، می شد دارو، می شد مرهم، می شد درمان،می شد شاه کلید، می شد میعادگاه، می شد دانشگاه....

خدایا! این روزها که درهای آسمانت را سخاودتمندانه باز کرده ای،

من از تو فقط یک چیز می خواهم.

بر من منت بگذار و کاری کن نمازهایم، "نماز" شود....فقط همین.

ممنونم خدا...




ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : دوشنبه 93/12/25

مزرعه داری به  یک جوان در تکزاس یک الاغ فروخت به قیمت 100 دلار.

قرار شد که مزرعه دار الاغ را روز بعد تحویل بدهد. اما روز بعد سراغ او آمد و گفت:

« متأسفم جوون خبر بدی برات دارم . الاغه مرد .»

جک  جوان جواب داد : « ایرادی نداره . همون پولم رو پس بده. »

مزرعه دار گفت : «نمیشه . آخه همه پول رو خرج کردم ..»

جک گفت: «باشه. پس همون الاغ مرده رو بهم بده.»

مزرعه دار گفت: «میخوای باهاش چی کار کنی؟»

جک گفت: «میخوام باهاش قرعه کشی برگزار کنم.»

مزرعه دار گفت: «نمیشه که یه الاغ مرده رو به قرعه کشی گذاشت!»

جک گفت: « معلومه که میتونم. حالا ببین. فقط به کسی نمیگم که الاغ مرده است.»

یک ماه بعد مزرعه دار جک رو دید و پرسید: «از اون الاغ مرده چه خبر؟»

جک گفت: «به قرعه کشی گذاشتمش. 500 تا بلیت 2 دلاری فروختم و 998 دلار سود کردم.»

مزرعه دار پرسید: «هیچ کس هم شکایتی نکرد؟»

جک گفت: «فقط همونی که الاغ رو برده بود. من هم 2 دلارش رو پس دادم.»

خیلی از اس ام اس هایی که میاد براتون که تو فلان مسابقه شرکت کنید هزینه هر پیام فقط 50 تومن دقیقاً از همین نوعه!!



ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : پنج شنبه 93/12/14
1. I gave him a piece of mind
. . .
2. It"s very kind of you
ایـن نظـر لطـف شمـاست
. . .
3. I must talk so my self
تعـریف از خـود نبـاشـه
. . .
دسـت به سیـاه و سفیـد نمیـزنه
. . .
5. Behave less foolishly
دسـت از حمـاقت بـردار
. . .
6. an old maid
دختــر ترشیـده
. . .
7. Great boast , small roast
. . .
8. I"m tied up
دستـم بنـد است
. . .
9. take my hat off to
بـابـا ایـوالله!
. . .
چـه پـررویـی

11. I bit him to frighten you
بـه در گفتـم دیـوار بشنـوه
. . .
ببخشیـد پشتـم به شمـاست
. . .
13. Rome was not built in a day
گـر صبـر کنی ز غـوره حلـوا سازی
. . .
14. I"m not the same guy
مـن دیگـه اون آدم قبلـی نیستم
. . .
15. Never say die
بـه دلـت بـد نیــار
. . .
16. pain in the neek
. . .
17. Pull someone"s leg
کسـی را دسـت انداختـن
. . .
18. I got cold feet
دستپـاچـه شـدم
. . .
دسـت بالای دسـت زیـاده
. . .
20. Cat got your tongue



ارسال توسط نشریه حضور
 
تاریخ : شنبه 93/12/9

آدم اشک در چشمانش حلقه می‌زند. در همین روزهایی که ما مشغول خرید شب عید هستیم و با توجه به خبر رییس جمهور درباره «صفر» شدن تورم در بهمن ماه، داریم چشم بازار را در می‌آوریم و وانت وانت آجیل و لباس و میوه و گوشت و... می‌خریم و می‍‌بریم منزل، نمایندگان ما در خانه ملت شب و روز ندارند.

بزرگترین دغدغه ذهنی ما این روزها این است که اینهمه خرید شب عید را که با توجه به تورم «صفر» خریده‌ایم کجا جا بدهیم، اما نمایندگان مجلس دارند با دوراندیشی به افقهای دوردست اقتصاد کشور چشم می‌دوزند و با دقتی عجیب دارند بودجه سال بعد را تصویب می‌کنند. بعد هم چیزهایی تصویب می‌کنند که آدم می‌خواهد همین الان دربست بگیرد و برود بهارستان و جلوی مجلس از خوشحالی در پوست خودش نگنجد!

شما هم این خبر را بخوانید و بعد ببینید نگنجیدن ندارد! نه خدا وکیلی ببینید نگنجیدن دارد یا ندارد دیگر: «نمایندگان مجلس با افزایش 10 ریالی قیمت هر نخ سیگار مخالفت کردند. دولت نیز مخالف این افزایش بود.»

تورم که صفر شده بود، مرغ هم اصلا هشت هزار تومان نشده بود، حالا هم که نگرانی‌مان از بابت افزایش ده ریالی هر نخ سیگار رفع شده است، با اینهمه خوشبختی اگر خودمان را از هشت نقطه آتش بزنیم حق داریم یا نه؟
 
البته تکلیف دولت که روشن شده بود و با سخنان یکی از اعضای کابینه درباره قلیان و متعلقاتش مشخص شده بود چرا دولت با افزایش یک ریالی قیمت هر نخ سیگار مخالف است. فقط می‌ماند مجلس که ممکن است برای نمایندگان حرف در بیاورند. مثلا ممکن است یک عده فکر کنند که نمایند‌ها خودشان دستشان توی کار است و خلاصه پاکت پاکت...!

یا اینکه فکر کنند مثلا این نماینده‌ها بیشترین رایشان را از سیگاری‌ها گرفته‌اند. یا اصلا شاید یک عده آدم اراجیف‌گو بیایند بگویند که آقا این نماینده‌ها و دولتی‌ها شبها بجای نان، مثلا سر سفره‌شان سیگار هست و املت را با سیگار می‌خورند!

اراجیف‌گو هستند دیگر، هیچ چیز از آنها عجیب نیست! حتی ممکن است یک عده اراجیف‌گوی ماشین حساب به دست بیایند بگویند یک نفر سیگاری اگر روزی سی نخ هم سیگار بکشد این عدم افزایش قیمت ماهی کمتر از هزار تومان به نفعش خواهد بود، اما همین آدم اگر بخواهد ماهی سه بار نیم کیلو پای مرغ بخرد و سوپ درست کند، افزایش قیمت مرغ بیشتر از هزار تومان توی پاچه‌اش خواهد کرد! همین است دیگر؛ وقتی همینطور ماشین حساب ریخته زیر دست و پای مردم باید هم شاهد چنین اراجیف‌هایی باشیم!
  
حالا دیگر نمی‌دانند که بابا جان! وقتی تورم صفر شده است! وقتی با این روند نزولی تورم احتمالا تا چند ماه بعد تورم منفی می‌شود و مردم صبح صبح می‌توانند بروند دم درِ بانک مرکزی و یک چیزی دستی بگیرند!

وقتی الان میروی بازار میگوید مرغ هشت هزار تومان، دو ساعت بعد میروی می‌گوید هفت هزار و پانصد تومان، سه ساعت بعد میروی میگوید، شش هزار تومان و احتمالا فردا خود مرغ‌فروش می‌آید دم درِ خانه‌تان و زنگ را می‌زند و چهار تا مرغ پاک شده را مفتی و با التماس تقدیم می‌کند و می‌رود!

وقتی تورم صفر چنین کاری با مملکت کرده است، خب حالا دیگر وقت ثابت سازی قیمت سیگار است دیگر. اصلاً خود این عدم افزایش 10 ریالی قیمت هر نخ سیگار ثابت می‌کند که تورم صفر شده است! من و شما هم غلط میکنیم فکر کنیم تورم به افزایش قیمت نان و مرغ و میوه و... ربط دارد.  تورم به سیگار و دود ربط دارد... ای جوووووون!

- دربست بهارستان... هشت تومن!



ارسال توسط نشریه حضور
<      1   2   3   4   5   >>   >

اسلایدر