دسته اول:
بخشی از فتنهگرها هم هستند که بندههای خدا فکر میکنند فتنهگر بودن کلاس دارد. این دسته، در حالی که اطلاعات سیاسیشان در حد واتر پمپ تراکتور است و کمی بیشتر از دکمههای ماشینحساب قدرت تحلیل سیاسی دارند، سنگینی آرمانهای تند سیاسی را بر دوش خود حس میکنند. گفته شده یکی از این دسته فتنهگرها پس از بازداشت از بازپرس پرونده پرسیده است: ببخشید! راسته میگن برجهای دوقلوی آمریکا منفجر شده؟!
این دسته از فتنهگرها از دو طرف قابل شناسایی هستند! یعنی اوقتی آنها را میبینید مشخص نیست دارند میآیند یا میروند! این افراد در حالی که در سال 88 هر کاری از دستشان بر میآمد انجام دادند، چهار پنج سال بعد هم دوباره هر کاری از دستشان برآمد انجام دادند تا وزیر و وکیل و.. شوند و کلاً زدند زیر همه چیز. وجود این افراد بیش از اینکه برای انقلاب نگران کننده باشد، برای ضد انقلاب مایه تاسف است!
این دسته از فتنهگرها با انگیزههای مذهبی وارد میدان فتنهگری شدهاند. این افراد با این قصد که لااقل یکبار در عمرشان الله اکبر بگویند، یا برای یکبار هم شده نماز جمعه بخوانند (گیرم با کفش و بصورت مختلط!) به جمع فتنهگرها پیوستند. از این رو میتوان از خداوند منان مسئلت داشت که این بندههای خدا را به همان نماز جمعه مختلطشان ببخشد و بیامرزد؛ آمین!
یک دسته از فتنهگرها وجود دارند که معتقدند زنشان روشنفکرترین زن ایران است! این عده در ختم آدم زنده شرکت میکنند. بعد همان زنشان که روشنفکرترین زن ایران هم هست، معتقد است که مگر میشود مردم لرستان دامادشان را رها کنند و به دیگری رای بدهند؟! این دسته به سران فتنه معروفند.
در این دسته فقط یک نفر به تنهایی قرار دارد: «محمد نوریزاد». طبق آمار مرکز آمار ایران، در 5 سال گذشته هیچ تجمع بالاتر از سه نفری وجود نداشته که محمد نوریزاد در آن حضور بهم نرسانده باشد! آقای دوربینی کینه عجیبی نسبت به این شخص دارد که علت آن مشخص نیست!
حیف از ایامی که در سایه مدپرستی گذشت! / از یک روز تنگ مثل ساپورت تا یک روز پاره و وصله دار !
یک روز گشاد مثل دامن شلواری
و تو
مثل یک اسباب بازی (!)
چشم دوخته ای که ببینی که فردا چه چیز را برایت
مد می کنند…
بی خیال زشتی و زیباییی
بی خیال وقاهت و وجاهت
بی خیال شرم و حیا…
بی خیال غیرت …
——-
هرچی خواهی بپوش! لیک یادت نرود مدآخر کفن است
هـــــــمه اینـــــها بداننــــد کــــه..!!
این خوشــــی ها یک روزی تـــــــموم میشن..!!
ایــــــنها باید بدانـــــــــند که..!!
یک روزی روی سنگ غسالخانه آنها را غــــسل میــــت میدهند..!
همایششان که نمایش بود، کنفرانسشان هم که سر از بیبیسی و فرانس 24 درآورد؛ بنازم آن سردار سپاه را که از همه دنیای طلحه و زبیر، حتی یک جلیقه ضدگلوله هم نخواسته است لیکن نمیگذارد پای داعش به مرز وطن برسد. تن رها کن، تا نخواهی پیرهن!
که میگوید امشب، شبی از شبهای کربلای پنج نیست؟! تو داری در محور «سامرا - تکریت» با لعین داعشی میجنگی؛ اینجا در تهران، بعضیها دنبال تسویهحساب سیاسی با تو هستند. اللهاکبر از شرق ابوالخصیب که هنوز هم بر لبهای حاج حسین خرازی گل لبخند زیباست. نوشتم حاج حسین خرازی، یادم آمد سردار شهید، آستین بیدستش را هم داخل جیب خودش میکرد! این است حکایت سلمان و ابوذر! مقداد و عمار! جان کلام بیسیم بچههای کربلای پنج! سلمان، سلمان، سلمان... ابوذر به گوشم! اینک به جای بعثیها، بعضیها میخواهند بچهها را قیچی کنند! به گوشی برادر؟ به جای گیر دادن به طلحه و زبیر، بند کردهاند به سلمان و ابوذر. خود سلمان و خود ابوذر! مبارزه با فسادشان را نگاه کن!
که میگوید امشب، شبی از شبهای کربلای پنج نیست؟! بصره... اطراف بصره... جنگ جمل... ناکثین میخواهند با فساد سلمان و ابوذر مبارزه کنند! بخندید! جنگ گاوصندوق با قلک و قمقمه! نخیر حضرت مستطاب! سلمان و ابوذر با قدرت، فاسد نمیشوند، شما فکری به حال طلحه و زبیر کنید! دیشب آن عکس معروف کربلای پنج را دیدم، دلم گرفت! از غربت سلمانها و ابوذرها دلم گرفت! بیرون مرزها داعش در فکر بریدن سر شیربچههای دلاور سپاه است، اینجا هم در داخل عدهای به خیال خود تکهپرانی میکنند. باکی نیست! سهم بچههای جنگ همین طعنههاست. سختتر از موشک میتران که نیست! شب بود اما حجم آتش، کار دوصد خورشید را میکرد! از سنگری، صدای زیارت عاشورا میآمد، از سنگری صدای هایهای گریه. که میگوید امشب، شبی از شبهای کربلای پنج نیست؟! زمستان 65 حسین خرازی میگفت «مطبوعات ما جنگ را درشت مینویسند، نه درست».
کجایی سردار که ببینی امروز مطبوعات ما علیه بچههای جنگ درشتی میکنند؟! من البته خوشحالم زنجیرهایها سپاه را میزنند! «جمل آنلاین» باید هم سلمان و ابوذر را بزند، چرا که تا خرخره سر در آخور طلحه و زبیر دارد! رسانههایی که لوگوی خود را یک روز با رنگ کروات جان کری ست میکنند و دگر روز با پرچم تروریستهای تکفیری، باید هم سپاه را بزنند! وطنفروش، باید هم سپاه را بزند! اجنبیپرست باید هم بسیج را بزند! در والفجر 8 شهیدی را میشناسم که وقتی دخترش به دنیا آمد، دقایقی از شهادتش گذشته بود. شگفتا از شرف بعضیها که در مبارزه با فساد، به جای آقازاده زبیر، به آرم «لااله الاالله» سپاه مشکوک شدهاند! به شهادت علمدار شهید کربلای پنج سپاه، نه فقط با دست خالی، که حتی با آستین بیدست هم برای انقلاب، پاسداری کرده است. دیروز و امروز ندارد. سپاه، هم اینور اروند امتحان خود را بهخوبی پس داده، هم آنور اروند. چه مینویسم که پاسدار جمهوری اسلامی، در حومه دمشق، سر داد تا حرم عقیله بنیهاشم به دست حرملههای روزگار نیفتد! در زدن سپاه، هر که با حرملههای روزگار همصدایی کند، بلاشک درلشکر عمر سعد است!
عزیز پاسدار! بعد از جنگ، درد خودش را مستتر کرد در نگاه تو. هم هست و هم نیست. شقایق، قایق عاشورا بود که عاشقانه نگاهت را دوست داشت، بی مزد و منت. بدر، اندازه تو درد نکشید. درد، مستقرِ سینه مرد است. حالا دیگر سنگر خوب و قشنگی نداری! این شهر برای تو سنگر نمیشود. مثنوی را در وصف تو باید سرود. برای تو، هنوز جنگ تمام نشده. قطعنامه هم نتوانست سرفههای تو را قطع کند. گاز خردل سینهات را کرده شرق ابوالخصیب و ریه تو قسمتی از غروب شلمچه است. سازمان ملل، صدام را متجاوز اعلام کرد اما اینجا بعضیها هنوز از نفس تو طلبکارند! که میگوید امشب، شبی از شبهای کربلای پنج نیست؟!
دلجویی از خانواده شهدای مبارزه با فتنه از وظایف مسئولین
آنچه در این میان مطرح است، بحث رسیدگی و دلجویی از این خانوادههاست. خانوادههایی که در بهت و حیرتی عجیب یکی از عزیزانشان را در آشوب تهران از دست دادند و حالا همچنان با بهت از روز سانحه یاد میکنند. وقتی مادر شهید بسیجی حسین غلام کبیری که جوان ترین شهید مبارزه با فتنه88 بود و در 17 سالگی به شهادت رسید از داغ جانسوزی سخن میگوید و جنایتی که در سعادت آباد تهران نصیب فرزندش شد و میگوید شاید اگر او را در هشت سال جنگ تحمیلی از دست داده بودم، فراقش برایم راحتتر بود تا شهادتش به دست خود فروختههای پایتخت. یا وقتی مادر شهید امیرحسام ذوالعلی میگوید ناراحتم از اینکه برخی سعی میکنند جریان فتنه را از یاد مردم ببرند و یادشان رفته که خون چه جوانانی در آن روزها ریخته شد. بیشتر به کم توجهی سازمانهای متولی و مسئولین در رابطه با این خانوادهها پی میبریم.
اگرچه حمیدعلی صمیمی مدیر کل بنیاد شهید وامور ایثارگران تهران بزرگ اعلام کرده است که: "برای شهدای فتنه88 که جزو آمار شهدای ثبت در بنیاد شهید هستند، تشکیل پرونده داده شده است و آنها هم مانند دیگر شهدای کشور از خدمات رایج ایثارگران بهرهمند میشوند. بعد از شهادت این عزیزان و احراز هویت و تایید شهادتشان پرونده در بنیاد شهید تشکیل داده شده است و امورات رایج در مورد ایثارگران برای خانوادههایشان صدق میکند." اما نیاز است فارغ از برخی اختلاف سلیقههای سیاسی به طوری خاصتر به خانواده این شهیدان و جانبازانی که در جهت مبارزه با فتنه به این فیض نائل شدهاند توجه و رسیدگی شود.
برگزاری یادوارههای شهدای فتنه88، رسیدگی به مشکلات خاصشان در زمینه رسیدگی به پرونده قضائی سانحه شهادت فرزند، حمایت رسانهای از ثبت اسناد این شهدا و دیدار و دلجویی از خانوادهها موضوعاتی است که میبایست در این جهت بیشتر به آن پرداخته و ترویج شود. در حالیکه بنیاد شهید و امور ایثارگران برای سالگرد حماسه نهم دیماه امسال هیچ برنامه شاخصی جهت معرفی این حماسه و شهدا و جانبازان آن نداشته است.
بنیاد شهید تهران بزرگ اعلام کرده است: "در بنیاد شهید برنامه "طرح سپاس" وجود دارد که طی آن سالیانه دیدار با خانواده شهدای شهر تهران داریم. و عموما بحث احوالپرسی و دلجویی از این خانوادهها در طرح سپاس قابل اجراست. طبیعتا دیدار با خانواده شهدای فتنه88 نیز مانند دیگر شهدای تهران در دستور کار بوده و بازدید از این خانوادهها و بحث طرح مشکلاتشان در دیدارها از طرف بنیاد شهید و امور ایثارگران مطرح بوده است." دیدار از این خانوادهها سنت پسندیدهای است که جزو وظایف بنیاد شهید محسوب میشود اما دلجویی از آنها در سطوح بالاتر توسط مسئولین میتواند خانوادهها را از شبهه فراموش شدن یا کم توجهی برهاند. همان طور که در دولت پیشین کسانی همچون رئیس بنیاد شهید و یا شخص رئیس جمهور محمود احمدی نژاد، به بهانه های مختلف به دیدار خانواده شهدا و جانبازان و آسیب دیدگان فتنه88 رفته و از آنها دلجویی میکردند و یا اقدامات پسندیده سازمان بسیج مستضعفین و رئیس این سازمان سردار نقدی برای این منظور مورد توجه بوده است. مابقی مسئولین نیز با توجه به این اصل میتوانند از دردهای خانوادههای معظم شهدا بکاهند.
دکتر روحانی رئیس جمهور و حجت الاسلام شهیدی نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید، معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید چندیست که هر 15 روز یکبار به دیدار خانواده شهدا و جانبازان رفته و مهمان خانه آنها میشوند. شهیدی در گفتگو با خبرنگار تسنیم همچنین از شروع دیدارهای استانی با خانواده شهدا خبر داد و گفت: "یکی از سفارشاتی که مقام معظم رهبری به من فرمودند این بود که با خانواده شهدا و جانبازان دیدار داشته باشید و بروید. من هم تصمیم دارم که دیدارهای استانیام را شروع کنم و به استانها رفته و با خانواده شهدا دیدار داشته باشم. اگر مقام معظم رهبری برنامه استانی داشته باشند حتما در خدمتشان خواهیم بود که در طی این سفرها هم دیدارها انجام شود. الان مدیر کل استان را موظف کردهایم، با استاندارها و امام جمعهها صحبت کردهایم که این دیدارها را تنظیم کنند. دیدار آقای روحانی با خانواده شهدا و جانبازان هم همچنان 15 شب یک مرتبه ادامه دارد. انشاالله نتایج خوبی از این دیدارها حاصل شود."
انتخاب این شهدا تاکنون انتخابهای مختلف و متنوعی بوده است و طبق گفته حمید علی صمیمی مدیر کل بنیاد شهید وامور ایثارگران تهران بزرگ پرونده این شهدا از شهدای انقلاب و دفاع مقدس تا شهدای غدیر و هسته ای همگی موجود است و از شرق و غرب و جنوب و شمال تهران در اختیار رئیس بنیاد شهید قرار میگیرد و آنها انتخاب برای دیدار را انجام خواهند داد. چندی پیش نیز در اقدام قابل تقدیری دیداری با همسران و مادران شهدای اقتدار که در جریان انفجار زاغه مهمات در سال 90 به همراه سردار تهرانی مقدم به شهادت رسیده بودند با همسران رئیس جمهور ورئیس بنیاد شهید برگزار شد. حالا نیاز به تعمیم اینگونه دیدارها به خانواده شهدای مبارزه با فتنه88 و جانبازان این جریان بیش از پیش احساس میشود. و چنین توقعی با حجم بالای دیدارهای دولت جدید، توقع بالایی نیست. امید است که این کار نیز محقق شود.
شجره ملعونه
شهید علیرضا مرادی شهادتت مبارک
بیانیه محکومیت اعدام شیخ مجاهد شهید نمر باقر النمر
محرمان محرم (روضه)
محرمان محرم (اشک)
محرمان محرم (سفیر غریب)
به مناسبت فاجعه ی خونین منا
حلیم بودیم برای حلیم خوردن
\گمنام چو مادر\
ماتریس متقارن ادبی
کاش نمازهایم نماز شود!!!
مدل کسب و کار الاغ مرده
اصلاحات انگلیسی
دربست بهارستان ...
[همه عناوین(492)]